چهار روایت از یک بازجویی جمعی؛ تلاش وزارت اطلاعات برای تغییر مسیر افکار عمومی

۴ مرداد ۹۹- جلسه برخی از دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی شریف با علی یونسی و امیرحسین مرادی هفته پیش برگزار شد. به نظر می‌رسد وزارت اطلاعات با برگزاری این جلسه سعی در تغییر مسیر افکار عمومی داشت. اما این جلسه پرسشهای بیشتری را در مورد این پرونده برانگیخت. از جمله اینکه نماینده بسیج در گزارش خود از این جلسه می‌گوید: «در تمام فیلم‌های پخش شده چه آن‌هایی که از دوربین‌های مداربسته گرفته شده بود چه مواردی که نیرو‌های گمنام ضبط کرده بودند هر دو فرد صورت خود را با ماسک پوشیده و حتی بعضاً کلاه هم داشتند و خیلی قابل تشخیص نبود که هویت واقعی آن‌ها چیست» اما چرا ماموران وزارت اطلاعات فقط از این دو نفر  فیلم گرفته‌اند و این‌قدر صبر کرده‌اند تا تعداد «عملیات‌هایشان» به «بیش از ۲۰ مورد» برسد. در گزارش پیش‌رو ابهامات پرونده علی یونسی و امیرحسین مرادی را براساس چهار گزارش منتشر شده از این جلسه بررسی کرده‌ایم:

 در این جلسه علاوه بر دو دانشجوی بازداشتی،  نمایندگانی از انجمن اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی مستقل، جامعه اسلامی، بسیج، شورای صنفی، دکتر فاطمی‌زاده، از اعضای هیئت‌رئیسه دانشگاه، دکتر بهمن‌آبادی از اعضای هیئت‌علمی دانشکدۀ فیزیک، دکتر جهانگیر از اعضای هیئت‌ علمی دانشکدۀ کامپیوتر و یک نفر به‌ نمایندگی از بنیاد ملی نخبگان حضور داشته‌اند. در مقابل آقایان امین ناصری سرپرست دادسرای امنیت،‌ جعفری بازپرس پرونده و نیز یک نفر دیگر که بازجوی پرونده معرفی شده در جلسه حاضر بوده‌اند.

چنین جلسه‌ای پیش از این در پایتخت سابقه نداشته است. همه روایت‌های منتشر شده در یک نکته اشتراک دارند؛ برنامه‌ریز و مبتکر جلسه وزارت اطلاعات و قوه قضائیه بوده‌اند و به روش‌های مختلف سعی کرده‌اند که تعداد بیشتری از اساتید و تشکل‌های دانشجویی در این جلسه حضور داشته باشند. برای این منظور حتی از خود این دو دانشجو نیز به عنوان برگ برنده استفاده می‌کنند تا تشکل‌های مردد را وادار به حضور در جلسه کنند. به گفته انجمن اسلامی دانشجویان: «دانشگاه به نقل از مرجع قضایی اعلام کرد که با برگزاری این جلسه، راه برای دیدار این دانشجویان با خانواده‌هایشان هموار می‌شود.»

برنامه‌ریز و مبتکر جلسه وزارت اطلاعات و قوه قضائیه بوده‌اند و به روش‌های مختلف سعی کرده‌اند که تعداد بیشتری از اساتید و تشکل‌های دانشجویی در این جلسه حضور داشته باشند.

به نظر می‌رسد حتی کسانی که به این دانشجویان علاقه‌مند بودند نیز با خود فکر کرده‌اند که در مقابل احتمال سوء استفاده وزارت اطلاعات از این جلسه، حضور در آن حداقل راه را برای خروج یونسی و مرادی از انزوا و دیدار آنها با خانواده‌هایشان فراهم می‌کند.

برای مشاهده نمایه امیرحسین مرادی روی تصویر کلیک کنید

 

اما چرا وزارت اطلاعات در پی برگزاری چنین جلسه‌ای بوده است؟ انجمن اسلامی انگیزه برگزاری این جلسه را چنین توضیح داده است: «شاید نهاد امنیتی گمان می‌کرد که با تنظیم جلسه‌ای در بدو امر با خانواده‌های این دو دانشجوی بازداشتی، روایتی از جلسه خارج خواهد شد که به‌ شدت به ضرر وجهۀ نهاد امنیتی است و به برخی تشکل‌ها و روایت‌های همسو در دفاع از این نهادها، در جهت مشروعیت‌بخشیدن به عملکردشان نیاز دارند.»

در واقع بازجویان به دنبال این بوده‌اند که روایت خود از پرونده را به افکار عمومی بقبولانند و از آنجا که احتمالاً وزارت اطلاعات از بی‌ثمربودن مصاحبه‌های تلویزیونی اطلاع دارد، این بار به شیوه خود دست به نوآوری زده و این جلسه را برگزار کرده است. 

شاید نهاد امنیتی گمان می‌کرد که با تنظیم جلسه‌ای در بدو امر با خانواده‌های این دو دانشجوی بازداشتی، روایتی از جلسه خارج خواهد شد که به‌ شدت به ضرر وجهۀ نهاد امنیتی است

روایت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل: فرصت ندهید!

اگر چهار روایت منتشر شده ار این جلسه را کنار یکدیگر بگذاریم آشکار است که تنها روایت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل مبنا را به طور کامل بر اعتماد به دستگاه امنیتی قرار داده و روایت مطلوب وزارت اطلاعات را روایت می‌کند. این روایت دو دانشجو را به تصویر می‌کشد که «اتهامشان، عاملیت در بیش از ۲۰ بمب‌گذاری و آتش‌افروزی در سطح شهر تهران است. کسانی که اتهامات را پذیرفته‌اند و تعداد عملیات‌های خرابکارانه‌شان، از عدد سن‌وسالشان بیشتر است!»

اگر چهار روایت منتشر شده ار این جلسه را کنار یکدیگر بگذاریم آشکار است که تنها روایت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل مبنا را به طور کامل بر اعتماد به دستگاه امنیتی قرار داده و روایت مطلوب وزارت اطلاعات را روایت می‌کند.

و ادعا می‌کند که :«علی و امیرحسین، راه افتاده‌اند سمتِ مجتمع قضایی شهید باهنر برای عملیات. دستور از سرپلِ منافقین رسیده و بچه‌ها باید اطاعت می‌کردند. هنوز درست و حسابی در موقعیت عملیات‌ ظفرمندانه‌ی خلق قهرمان علیه رژیم آخوندی مستقر نشده‌ بودند که تیم عملیاتی سر می‌رسد و بچه‌ها را با چند فقره بمبِ دست‌ساز، بازداشت می‌کند. آن‌ها البته بمب‌های بیشتری هم داشته‌اند که بعداً در بازرسیِ منزلشان کشف می‌شود.»

آنها حتی ضرب و شتم علی یونسی و امیرحسین مرادی هنگام بازداشت را هم توجیه می‌کنند و می‌گویند: «در واقع علی و امیرحسین را وسط یک عملیات خرابکارانه دستگیر کرده‌اند و خب، وسط عملیات هم حلوا خیرات نمی‌کنند. ماجرای دستگیریِ یونسی و مرادی، به زد و خورد رسیده و آن‌طور که کارشناس امنیتی می‌گوید، علی وسط عملیات، دست یکی از مامورین را گاز گرفته و می‌خواسته فرار کند. کارشناس امنیتی می‌گوید ماجرا آن‌طور که در شبکه‌های اجتماعی مطرح شده و خانواده‌ی یونسی دوست دارد روایت کند، نبوده.»

برای مشاهده نمایه علی یونسی روی تصویر کلیک کنید.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «بعدِ شکست در عملیات آخر و بازداشت، بچه‌ها را برده‌اند توی اتاق‌هایی که به تعبیر خودشان «سوئیت» بوده و به تعبیر ما «زندان انفرادی»! حدود دو ماه در این اتاق‌ها زندانی بوده‌اند و از آن‌جا رفته‌اند بند ۲۴۰ اوین و بعد هم بند ۲۰۹.»

نماینده انجمن اسلامی دانشجویان مستقل در این جلسه حتی از قوه قضاییه و وزارت اطلاعات نیز سختگیرتر ظاهر شده و درخواست می‌کند: «ما با دو دانشجو طرف نیستیم. با یک سازمانِ جلادِ آدم‌کش طرف هستیم که باید پاسخ مناسب به آن‌ها دهیم. نمی‌گویم بیش از آنچه کردند تاوان دهند، اما روند قانونی و منطقی پرونده باید طی شود و قوه اسیر جوسازی‌ها و مظلوم‌نمایی‌ها نشود. فرصت سواستفاده به منافقین ندهید. روند قانونی طی شود.» آن‌ها حتی با درخواست اساتید و انجمن اسلامی دانشجویان برای آزادی موقت این دانشجویان با قرار وثیقه مخالفت می‌کنند: «درباره درخواست دکتر فاطمی زاده هم نمی‌دانم ایشان با چه مبنا و چارچوبی این را مطرح کردند که می‌خواهند دانشجویان، مهرماه در دانشگاه حاضر شوند.» 

اما حتی این گزارش نیز نمی‌تواند تلاش معاون دادستان برای بازجویی و اعمال فشار بر مرادی و یونسی را نادیده بگیرد و بدان اشاره نکند: «امین‌ ناصری (معاون دادستان) وارد سوال و جواب با بچه‌ها می‌شود و فضای جلسه را سنگین می‌کند. یکی دو نفر از بچه‌ها، محترمانه از آقای معاون دادستان می‌خواهند اجازه دهد بچه‌ها اگر تمایل داشتند حرف بزنند تا تحت فشار و معذوریت قرار نگیرند.»

با مطالعه سه گزارش دیگر، زوایای دیگر این بازجویی در حضور اساتید و دانشجویان بیشتر نمایان می‌شود. انجمن اسلامی دانشجویان، جامعه اسلامی و حتی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف در گزارش‌های خود به نکاتی اشاره می‌کنند که نشان می‌دهد این دو دانشجو تحت چه شرایطی قرار داشته‌‌اند و روند بازجویی از آن‌ها چگونه بوده است.

روایت انجمن اسلامی دانشجویان: ما برای اعتراف‌گیری نیامده‌ایم

انجمن‌ اسلامی دانشجویان در دو گزارش خود (گزارش اولگزارش دوم) از این دیدار تآکید کرده  که از ابتدا نسبت به این دیدار خوشبین نبوده‌ است. اما برای هموار شدن راه دیدار این دو دانشجو و خانواده‌های آن‌ها نماینده‌ای به این جلسه فرستاده است. این تشکل دانشجویی همچنین نسبت به اتهام‌های وارده به این دو نفر نیز ابراز تردید کرده و نوشته‌ است: «حضور ما در این جلسه، به‌هیچ‌عنوان به‌معنای پذیرش اتهام این افراد نبوده و هرگونه اقدام در جهت تخریب روانی مانند پخش فیلم و بازجویی، از جانب انجمن اسلامی دانشجویان محکوم می‌شود؛ و تا زمانی‌که این افراد وکیل مستقل نداشته‌باشند و اتهامات آنان در یک دادگاه صالحه بررسی نشود، این اتهام‌ها مورد تایید ما نیست؛ علی‌الخصوص با توجه به سابقه‌ای که ما از نهادهای امنیتی در رابطه با پروندۀ مازیار ابراهیمی داشته‌‌ایم، اساس اعتماد بر این اتهام‌ها مخدوش است.»

براساس روایت انجمن اسلامی دانشجویان از این دیدار، در فیلم‌های منتشر شده چهره افرادی که اقدام به خرابکاری می‌کنند پیدا نیست و تلاش نماینده دادستان برای اعمال فشار بر این دو دانشجو و وادار کردن آن‌ها به اعتراف در حضور اساتید و دانشجویان نیز بی‌نتیجه مانده است. بر اساس این روایت آقای ناصری «در ادامه از علی خواستند دربارۀ فیلم‌ها توضیح دهد، اما علی همان‌طور که گفته‌بود تمایلی به این کار نداشت. آقای امین‌ناصری مجدداً اصرار کردند که واکنش برخی از نمایندگان دانشجویی را به دنبال داشت. «امینی» (نمایندۀ انجمن اسلامی) گفت: به نظر می‌رسد ایشان با اصرارهای شما تحت فشارند و درخواست دارم این روند متوقف شود. اتهاماتی مطرح شد و این دو نفر نیز دفاعیاتی دارند. اما صحت‌سنجی و قضاوت دربارۀ آن، تنها در صلاحیت دادگاه عادل است. ما نیز برای اعتراف‌گیری به این‌جا نیامدیم.»

در گزارش انجمن اسلامی از سخنان کوتاه علی یونسی و امیرحسین مرادی نکات زیادی وجود دارد. نخست اینکه یونسی به حسن نیت دانشگاه و قوه قضاییه اشاره کرده اما در مورد وزارت اطلاعات که بازجویی و پرونده‌سازی را در دست دارد؛ تنها خواسته خود را خروج پرونده از دست این نهاد اعلام می‌کند: «در حسن نیت دانشگاه و قوۀ قضائیه شکی نیست و از ایشان تشکر می‌کنم، … تنها می‌خواهم که پرونده‌ام از وزارت خارج شده و به دادگاه بروم و آن‌جا دفاع کنم.» یونسی در بخش دیگری از سخنانش می‌گوید: «اگر برخی افراد فکر می‌کنند که جرائم من هیچ بوده، نه این‌گونه نیست. خطایی بوده، اما نه در حدی که گفته شده. خیلی نمی‌خواهم دربارۀ این مسئله صحبت کنم.» او همچنین تصریح کرده که تمایلی برای حضور در این جلسه نداشته است.

در مورد وزارت اطلاعات که بازجویی و پرونده‌سازی را در دست دارد؛ یونسی تنها خواسته خود را خروج پرونده از دست این نهاد اعلام می‌کند

روند بازجویی از این دانشجویان طولانی مدت، سخت و همراه با بازداشت انفرادی بوده است. به گفته بازجوی پرونده: «ایشان قریب به ۳۰ روز هیچ‌گونه صحبتی نکردند و همین امر، باعث شد زمان زیادی از دست رود و روند تحقیقات تا این حد به طول انجامد». مشخص نیست که در این ۳۰ روز چه اتفاقی افتاده که نهایتاً یونسی به حرف آمده است. نحوه بازداشت این دو دانشجو همراه با ضرب و شتم و اعمال خشونت بوده است. علی یونسی در این جلسه در این مورد می گوید:« هنگام دست‌گیری، چشم چپم آسیب دید و خون‌ریزی کرد و پس از مدتی بهبود یافت.» خانواده او هم پیش‌تر گفته بودند که او را با پیشانی شکسته به منزل آورده‌اند.

این دو دانشجو همچنین در حضور بازجویان اشاره می‌کنند که ۵۹ روز در زندان انفرادی بوده‌اند. از بین خطوط سخنان علی یونسی در حضور بازجوی پرونده و نظر به روایت‌های مشابه زندانیان سیاسی دیگر، این طور برمی‌آید که این دو دانشجو شرایط سختی را تحمل کرده‌اند: « پس از آن به بند دیگری منتقل شدیم. یک اتاق حدوداً دو متر در یک و نیم متر بود که پنجره هم نداشت. از صدای اذان متوجه می‌شدیم روز است یا شب.» یونسی به موضوع دیگری نیز اشاره می‌کند که ممکن است ریشه در فشارهای روانی دوران بازجویی داشته باشد. او بسیار نگران وضعیت خانواده و به ویژه خواهرش است. ناصری، سرپرست دادسرای امنیت تلاش می‌کند قدری اعتمادسازی کند و در پاسخ به این نگرانی می‌گوید: «قرار نیست خواهر یا خانواده‌ات تحت ‌تعقیب قرار بگیرند و مشکلی از این بابت برایشان ایجاد نخواهد شد.»

به گفته بازجوی پرونده: «ایشان قریب به ۳۰ روز هیچ‌گونه صحبتی نکردند و همین امر، باعث شد زمان زیادی از دست رود و روند تحقیقات تا این حد به طول انجامد». مشخص نیست که در این ۳۰ روز چه اتفاقی افتاده که نهایتاً یونسی به حرف آمده است.

وکیل بگیرید اما از لیست وکلای ما

هر چهار گزارش منتشر شده در یک نکته دیگر نیز اشتراک دارند؛ علی یونسی و امیرحسین مرادی تاکنون وکیل انتخابی نداشته‌اند. بازپرس اما در پاسخ به درخواست دانشگاه برای حضور وکیل مدافع انتخابی در این پرونده پاسخ می‌دهد: «به‌استناد تبصرۀ مادۀ ۴۸ آیین دادرسی کیفری، متهمان به جرائم امنیتی، امکان استفاده از هر وکیلی را ندارند و فقط می‌توانند از لیست وکلای مخصوص و مورد تأیید قوۀ قضائیه، یک وکیل انتخاب کنند. علی و امیرحسین، اکنون وکیل تسخیری دارند، اما می‌توانند شخصی از آن لیست را انتخاب کنند تا به‌جای وکیل تسخیری کنونی، وکالت‌شان را به عهده گیرد»

آیدا یونسی، خواهر علی یونسی نیز در مورد نحوه گزینش وکیل تسخیری برای برادرش و امیرحسین مرادی در اکانت توییتر خود نوشته‌ است:‌ «از روز ۷۲ بازداشت که مطلع شدیم بازپرس پرونده،‌ جعفرى، بدون رضایت #علی_یونسی و #امیرحسین_مرادى و خانواده‌هایشان، یک وکیل تسخیری از لیست وکلای امنیتى انتخاب کرده، تا به امروز ٣١ روز می گذرد. همان زمان پدرم به جعفری اعتراض کرد و بعدتر علی در تماس تلفنی گفت که وکیل تسخیری را قبول نکرده، اما جعفری گفته باید قبول کنید و راه دیگری نیست. در ظلم و بی‌عدالتی سنگ‌تمام گذاشته‌اید. حتی حاضر نیستید این ۲ دانشجو وکیل انتخابى داشته باشند که بعد از ۳ ماه بتوانند کلمه ای از خود دفاع کنند. این چه سیستم قضایی است که برادرم نمی تواند وکیل انتخابی داشته باشد؟ آن وکیل تسخیری (رضا دردى زاده) که منصوب کرده اید بیشتر در نقش هموار کننده سناریو نیروهای امنیتی است تا موکل و مدافع برادرم!!! وکیل تسخیری که به سفارش بازجوها حتی یک بار با خانواده ها تماس نداشته، آیا در حال بازجویی از على_یونسى و #امیرحسین_مرادی و پرونده سازى است؟»

جامعه اسلامی دانشجویان: بچه‌ها سردرگم بودند و لکنت زبان داشتند، آیا ۶۰ روز انفرادی شکنجه نیست؟

جامعه اسلامی دانشجویان که به لحاظ طرز فکر به گروه‌های اصولگرای درون حکومت نزدیک است نیز روایت خود از این دیدار را دارد. جامعه اسلامی در همان ابتدای گزارش از استفاده بازجویان از قرآن برای تقویت موضع خود انتقاد می‌کند: «قرائت قرآن شروع شد. من نتوانستم گوش کنم بس که فکرم مشغول بود اما بعدا یکی از حاضرین، به متنی که از قرآن در اول جلسه قرائت شده‌ بود اشاره کرد و گفت آیات خوانده شده مربوط به منافقین بود. در خلال صحبت‌ها هم مسئولین دائما آیاتی از قرآن می‌خواندند و تلاش داشتند از این طریق به این ماجرا اشاره کنند.» نماینده جامعه اسلامی همچنین از بازجویان سؤالی نیز دارد: «آیا انفرادی برای ۶۰ روز مصداق شکنجه نیست؟» در متن اشاره نشده است که پاسخ بازجویان به این سؤال چه بوده است. 

گزارش جامعه اسلامی به بی اعتمادی عموم دانشجویان به وزارت اطلاعات هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «چرا به خانواده این بچه‌ها امید واهی و وعده‌های سرِ خرمن داده می‌شود؟ آیا این رویکرد برای رسانه‌ای نشدن این اتفاقات است؟ اما آیا این‌گونه برخورد با رسانه درست است؟ من به عنوان دانشجو رسانه‌ام توییتر است و هشتگ علی یونسی را کنار مازیار ابراهیمی می‌بینم. مادامی که اوضاع این پرونده‌ها همیشه همین‌گونه است، این شبهه پیش می‌آید که عاقبت یکسانی نیز در انتظار این پرونده باشد.»

نماینده جامعه اسلامی همچنین به خوشنامی علی یونسی و امیرحسین مرادی در بین دانشجویان نیز اشاره کرده و ناامیدی دانشجویان و نخبگان از اینگونه برخوردهای دستگاه امنیتی و قضایی را گوشزد می‌کند.

جامعه اسلامی در این گزارش، تردید نسبت به صحت اتهام‌های وارده بر یونسی و مرادی را آشکار می‌کند: «هنوز هیچ چیزی مبنی بر اقدامات خرابکارانه اثبات یا رد نشده‌ است و این دو دانشجو هنوز در مظان اتهام هستند.»

این گروه همچنین با استفاده از ادبیات رسمی حکومت، خواستار تخفیف در احکام احتمالی این دانشجویان می‌شود: «امیرحسین و علی دو دانشجوی نخبه و پرتلاش بوده‌اند که در بدترین حالت در تور منافقین کوردل افتاده‌ و خوراک بازی رسانه‌ای آن‌ها شده‌اند. نکند که ما نیز از منجلاب این ماجرا، قصد ماهی‌گیری داشته باشیم.

اقداماتی که این دو دانشجو متهم به انجام آن‌ها هستند حتی اگر آن‌ها را تماما انجام داده باشند بنابر شواهد باید به عنوان اشتباهی از سر هیجان در نظر گرفته شوند. از این رو کاملا شایسته است قوه قضاییه با نهایت رأفت اسلامی با این پرونده برخورد کند.»

 

بسیج دانشجویی: هویت افراد داخل فیلم‌ها قابل تشخیص نبود

گزارش بسیج دانشجویی هم کمابیش شبیه گزارش جامعه اسلامی است.  بسیج هم در این گزارش تایید می‌کند که علی یونسی گفته است خود و خانواده‌اش تحت فشار بوده‌اند و اینکه او تمایلی به شرکت در این جلسه نداشته است: «من و خانواده‌ام در این مدت به عناوین مختلف تحت فشار بودیم و احساس من از برگزاری این جلسه این است که شروع یک بازی جدیده و حس خوبی ندارم.» 

نماینده بسیج همچنین تردید دارد که افراد حاضر در فیلمهای ادعایی، دو دانشجوی دانشگاه شریف هستند: «فیلم‌ها به این صورت کنار هم قرار گرفته‌اند که ابتدا فیلمی که ادعا می‌شود توسط این دو نفر از لحظه وقوع انفجار‌ها رخ داده و برای سازمان منافقین ارسال کرده‌اند پخش می‌شود و پس از آن فیلمی که از همان صحنه، اما توسط دوربین‌های مداربسته و یا سربازان گمنام حاضر در محل تهیه شده پخش می‌شود. راستش را هم بخواهید در تمام فیلم‌های پخش شده چه آن‌هایی که از دوربین‌های مداربسته گرفته شده بود چه مواردی که نیرو‌های گمنام ضبط کرده بودند هر دو فرد صورت خود را با ماسک پوشیده و حتی بعضاً کلاه هم داشتند و خیلی قابل تشخیص نبود که هویت واقعی آن‌ها چیست.»

آن‌چه ادعاهای وزارت اطلاعات را بیش از پیش با تردید مواجه می‌کند این است که چرا اطلاعاتی‌ها یا «نیروهای گم‌نام» هنگام «بمب‌گذاری» به جای دستگیر کردن علی یونسی و امیرحسین مرادی فقط از آن‌ها فیلم گرفته‌اند و این‌قدر صبر کرده‌اند تا تعداد «عملیات‌هایشان» به «بیش از ۲۰ مورد» برسد.

آن‌چه ادعاهای وزارت اطلاعات را بیش از پیش با تردید مواجه می‌کند این است که چرا اطلاعاتی‌ها یا «نیروهای گمنام» هنگام «بمب‌گذاری» به جای دستگیر کردن علی یونسی و امیرحسین مرادی فقط از آن‌ها فیلم گرفته‌اند و این‌قدر صبر کرده‌اند تا تعداد «عملیات‌هایشان» به «بیش از ۲۰ مورد» برسد.

گزارش بسیج هم بر اضطراب علی یونسی و امیرحسین مرادی و عدم رضایت آنها از حضور در این جلسه صحه گذاشته است: «اضطراب در چهره او قابل مشاهده است و کلمات را بعضاً نگفته قورت می‌دهد! تا حدی که بخشی از سخنانش را باید به سختی یادداشت کرد. می‌گوید حاضر نیستم با ۲۰:۳۰ مصاحبه کنم. »

نماینده بسیج تأکید می‌کند که مشخص نیست آیا این دو دانشجو حضور در فیلمهای مورد ادعای وزارت اطلاعات را پذیرفته‌اند: «احتمالا برایتان مبهم باشد که بالاخره اتهامات را پذیرفتند یا خیر، راستش را بخواهید شاید اگر در جلسه هم بودید تشخیص این مسئله از بین صحبت‌هایشان سخت می‌بود.»