۳۰ مرداد ۱۳۹۹- سهیل عربی، سی و پنجمین سالروز تولد خود را پشت میلههای زندان سپری میکند.
به گزارش اطلس زندانهای ایران، سهیل عربی، زندانی سیاسی و عقیدتی کرد، از سال ۹۲ تاکنون در زندان محبوس است. دستگاه امنیتی تاکنون فشارهای مختلفی به آقای عربی و خانواده وی تحمیل کرده است؛ شکنجه فیزیکی، صدور حکم برای همسر سابق و مادر وی، انتقال به بازداشتگاه امنیتی سپاه پاسداران، نگهداری در زندانهای فاقد شرایط مناسب و … از جمله موارد نقض حقوق این زندانی است. پژوهشگران اطلس، هفت سال حبس دشوار وی را با بررسی جزییات، در این گزارش شرح دادهاند.
بازداشت حقیقی
سهیل عربی در تاریخ ۱۶ آبان ۹۲ در منزل خود دستگیر شد. ماموران قرارگاه ثارالله با رفتاری توام با خشونت و به نمایش گذاشتن سلاح گرم، اقدام به دستگیری وی کردند. منابع آگاه به اطلس گفتهاند: «ماموران میدانند که دل مردم همراه منتقدان است به همین سبب هنگام دستگیری مخالفان نظام، اقدامات اصلی آنها را عنوان نمیکنند تا موجب همزادپنداری دیگران نشوند. زمان بازداشت سهیل نیز گفته بودند وی قاچاقچی است! البته که رفتارشان با قاچاقچیان مناسبتر است.» آقای عربی پس از بازداشت مستقیما به بند دوالف قرارگاه ثارالله منتقل شده بود.
تاریخ رسمی اما غیر واقعی بازداشت
در مدارک سهیل عربی، تاریخ دستگیری وی، ۱۶ دی ۹۲ ذکر شده است. به گفته یک منبع آگاه، نظر سهیل عربی در خصوص تغییر تاریخ حقیقی بازداشت این چنین است: «او میگوید علت اصلی اینکه تاریخ حقیقی بازداشت را ثبت نکردهاند، اعمال شکنجههای شدید بود. سپاه میدانست که آسیبهای وارده بر سهیل قابل پیگیری بود هر چند که به نتیجهای نمیرسید.»
دوران بازجویی
سهیل عربی از زمان بازداشت تحت فشارهای زیادی قرار داشت. او بارها به دلیل صریح نویسی درباره مقدسات اسلام، مورد خشم بازجویان خود قرار گرفت و شکنجه شد. بر اساس اطلاعاتی که اطلس زندانهای ایران به آن دست یافته، آقای عربی نه برای اخذ اعترافات، بلکه صرفا به دلیل نقد تفکر اسلام مورد شکنجه قرار گرفته است. او در ایام بازجویی یک مرتبه به نحوی مورد شکنجه جسمی قرار گرفته بود که به گفته وی: «پس از بههوش آمدن در مکان دیگری بودم.» شکنجه در بند دو الف تنها سهم سهیل عربی نبود: «صدای شکنجه افرادی که گمان میکنم مهدی موسوی و فاطمه اختصاری بودند، همچنان آزارم میدهد.»
بازجویان چندین مرتبه آقای عربی را به بازداشت اعضای خانواده تهدید کرده بودند؛ این رفتارها برای اعمال فشار صورت گرفته اما در مقطعی از زمان بازجویان تصور میکردند که عمو و همسر و سهیل عربی نیز در اداره صفحات فیسبوکی نقش داشتهاند. اعضای خانواده وی اعم از مادر، همسر و عموی وی در این ایام تحت بازجویی قرار گرفته بودند: «سپاه بعدا متوجه شد که اعضای خانواده در مدیریت این صفحات نقش نداشتهاند.»
فشارهای اعمال شده بر آقای عربی، به مواردی که پیشتر به آن اشاره کردیم محدود نمیشود. او در مدت بازداشت، چند مرتبه، به دلیل اینکه اعترافاتش مطابق میل بازجویان نبود، از حق دسترسی به هواخوری و استفاده از حمام محروم شده بود. آقای عربی تا دو ماه از حق هرگونه تماس با خانواده نیز محروم بوده است؛ او نخستین بار در دی ماه ۹۲ همراه نظارت بازجویان با همسر خود به صورت تلفنی صحبت کرد: «فقط بگو همهچی خوبه.»
سهیل عربی در ایام بازجویی مقابل دوربین امنیتیها نشانده شد. هر چند این نوع رفتار را با واژه «اعتراف اجباری» میشناسیم اما این مورد کمی متفاوت بوده است. هر چند این ویدیو نیز به صورت اجباری و بدون رضایت سهیل عربی ضبط شده اما وی مقابل دوربین در خصوص نظرات خود پیرامون وضعیت جامعه سخن گفته است: «من اول تصور میکردم عامل مشکلات ما احمدینژاده اما بعدها به این نتیجه رسیدم که علی خامنهای عامل اصلی این مشکلات است.» این ویدیو در هیچ سایت یا شبکه اجتماعیای قرار نگرفته اما به گفته نزدیکان وی، صحبتهای آقای عربی در شبکه افق جمهوری اسلامی پخش شده است.
انتقال به ۳۵۰
سهیل عربی پس از ۸۷ روز از بازداشتگاه دوالف به بند ۳۵۰ زندان اوین انتقال یافت. ماههای نخست انتقال وی به این مکان بود که واقعه «پنجشنبه سیاه اوین» رخداد. حمله نیروهای لباس شخصی به زندانیان سیاسی بند ،۳۵۰ به پنجشنبه سیاه اوین شهرت دارد. سهیل نیز در این مکان از سوی نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و پس از آن به سلول انفرادی انتقال یافت. بعد انتقال زندانیان به سلولهای انفرادی، تعداد زیادی از افراد دست به اعتصاب غذا «نامحدود» زدند و پس از بازگشت به بندهای عمومی، به اعتصاب خود پایان دادند.
بعد از این واقعه، شمار اندکی از زندانیان در بند ۳۵۰ نگهداری شدند که سهیل عربی نیز در میان این افراد بود. بند ۳۵۰ به عنوان محلی برای نگهداری زندانیان سیاسی شناخته شده بود که پس از این واقعه، تقریبا به طور کلی زندانیان سیاسی در بندهایی که متهمان غیرسیاسی نیز حضور داشتند، نگهداری میشدند.
صدور حکم اعدام، شلاق، زندان و جریمه در سال ۹۳
در تاریخ ۸ شهریور ۹۳، شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی «مدیر خراسانی» با حضور پنج قاضی و مستشار پس از بررسی پرونده آقای عربی با سه رای موافق و دو رای مخالف به محکومیت آقای عربی بر اساس ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی جدید ایران رای داد و او را به اتهام «سب النبی» به اعدام محکوم کرد. حکم اعدام از سوی، قاضی مدیر خراسانی و مستشاران عطارد و کاشانکی برای وی صادر شد و مستشاران عرب فشافویه و شفیعی با صدور چنین حکمی مخالفت کردند. حکم اعدام وی با استناد به فعالیتهای آقای عربی در فیسبوک صادر شده است. او مدیریت هشت صفحه فیسبوکی را بر عهده داشته است: «جکحوری اسلامی، یاد یاران، دین من انسانیت است، شیخ فیسبوکالدین فشارکی، نسلی که دیگر نمیخواهد نسل سوخته باشد، کمپین ترک خرافات، سهیل سورنا و امامزاده سید بیژن.» او در این صفحات به مشکلات جامعه پرداخته و نقش شهروند خبرنگار را ایفا کرده است. علاوه بر این موارد، سهیل عربی به عنوان یک فرد آتئیست، با قلم طنزپردازانه به برخی از رفتارهای افرادی که در اسلام «مقدس» شمرده میشوند، اشاره داشته است: «سهیل عربی کاریکاتوری از محمد، پیامبر اسلام منتشر کرده بود که به ازدواج وی با یک کودک اشاره داشته است.» شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور به ریاست قاضی علی رازینی، اول آذر ماه ۹۳ حکم اعدام وی را تایید کرد. آقای عربی و وکلای این پرونده، نسبت به رای دیوان اعتراض کردند و پرونده به شعبه ۳۴ دیوان عالی کشور ارسال شد. قاضی اسلامی ریاست این شعبه، یکم تیر ماه ۹۴ حکم اعدام آقای عربی را نقض کرد. در ادامه پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه کیفری استان تهران بازگردانده شد. قاضی قربان زاده، ریاست شعبه ۱۰ دادگاه کیفری ۱، اتهام آقای عربی را به «توهین به مقدسات» کاهش داد و برای وی هفت و شش ماه حبس تعزیری صادر شد؛ یک سال از حکم آقای عربی به دلیل «تسلیم به رای»، کاهش یافت.
«سهیل عربی کاریکاتوری از محمد، پیامبر اسلام منتشر کرده بود که به ازدواج وی با یک کودک اشاره داشته است.» شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور به ریاست قاضی علی رازینی، اول آذر ماه ۹۳ حکم اعدام وی را تایید کرد.
پیش از صدور حکم اعدام، آقای عربی در دو دادگاه دیگر نیز به زندان محکوم شده بود. قاضی صلواتی او را بابت اتهامات «توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام» به سه سال حبس تعزیری محکوم کرد. او در دادگاه عمومی تهران نیز به اتهام «اهانت به رئیس جمهور» (احمدی نژاد و روحانی) به ۳۰ ضربه شلاق و ۵۰۰ هزار تومان جزای نقدی محکوم شده بود. احکام قضات صلواتی و قربان زاده به استناد به ماده ۵۱۰ آیین دادرسی کیفری تجمیع شد و نهایتا به پنج سال زندان کاهش یافت. حکم شلاق آقای عربی اوایل سال ۹۳ در دادسرای اوین به اجرا درآمده بود.
آغاز مجدد فعالیت در شبکههای اجتماعی به محکومیت منجر شد
همانطور که اشاره شد، سهیل عربی جزو زندانیانی بود که تا اواخر سال ۹۵ در بند ۳۵۰ باقی ماند؛ او سال ۹۶ نیز برای چند روز در این بند محبوس بوده است. او در این مدت موبایل هوشمندی تهیه کرده و صفحاتی برای حمایت از زندانیان ایجاد کرده بود. «فوژان زندگانی» و «حمایت از زندانیان سیاسی» دو مورد از صفحاتی است که آقای عربی از درون زندان مدیریت آن را بر عهده داشته است؛ پس از انتشار تصاویری از سهیل عربی، آرش صادقی و اسماعیل عبدی، دستگاه امنیتی دریافت که زندانیان سیاسی به موبایل دسترسی دارند. سهیل عربی بابت این موضوع نیز در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه، با اتهامات «اهانت به مقدسات و تبلیغ علیه نظام» مجموعا به شش سال حبس تعزیری محکوم شد؛ با اعمال ماده ۱۳۴، پنج سال از حکم وی قابل اجرا است. قاضی مقیسه، نسترن نعیمی، همسر سابق وی را نیز در این پرونده بابت اتهام «اهانت به مقدسات» به یک سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم کرد. نسترن نعیمی در ۹ مرداد ۹۶ از سوی قرارگاه ثارالله بازداشت شد و پس از آن سهیل عربی نیز به بند یک الف قرارگاه ثارالله انتقال یافته بود.
جایزه گزارشگران بدون مرز
سهیل عربی در سال ۲۰۱۷ میلادی، برنده جایزه شهروند خبرنگار سازمان گزارشگران بدون مرز شد. همزمان با وی یک رسانه از ترکیه و یک خبرنگار از لهستان نیز از این سازمان جایزه دریافت کردند.
سپاه این زوج را طلاق داد
قرارگاه ثارالله پس از تشکیل پرونده مشترک برای این زوج، نسترن نعیمی را با تهدید مجبور به طرح درخواست طلاق کرد. سهیل عربی در اینباره به نزدیکان خود گفته است: «سپاه نسترن را تهدید کرده بود که اگر زندگیاش را با من ادامه دهد، بازداشتش خواهند کرد و در نتیجه روژان بیسرپرست خواهد ماند.» با در نظر گرفتن رفتار قرارگاه ثارالله با سهیل عربی (ابتدا تاکنون) سپاه هر چند در همه پروندهها به نوعی ناقض حقوق انسانی میشود، اما در این پرونده فشارهای نسبتا بیشتری اعمال کرده است.
اعتصاب غذا در اعتراض به مواردی مثل بازداشت همسر، ضرب و شتم گلرخ ایرایی و آتنا دائمی و نگهداری در زندان فشافویه
سهیل عربی تاکنون چندین مرتبه دست به اعتصاب غذا زده است. اعتصابات وی، آسیبهای زیادی بر سلامت وی وارد کرده است. او در سال ۹۶، به دلیل اعمال فشار بر نسترن نعیمی، همسر سابق وی، در دو مرحله اعتصاب غذا کرد. او در مرحله دوم که شهریور ۹۶ صورت گرفت، وصیتنامه خود را به صورت صوتی منتشر کرد: «من میروم، روزی پرونده مرا میخوانید و میفهمید که حتی یک روز زندان حق من نبود.» یک منبع آگاه در خصوص واکنش ماموران امنیتی به اعتصاب غذای وی، به اطلس گفت: «نه جان سهیل، بلکه ایام محرم برای بازجویان اهمیت به خصوص داشت. ماموران به او گفتند، اگر در ایام محرم بمیری برای نظام هزینهزاست.» اعتصاب غذای آقای عربی و همچنین بیاعتنایی مسئولان، اعتراضات مردم را در پی داشت؛ شماری از معترضان ۱۰ مهر ۹۶ مقابل مجلس شورای اسلامی و مترو ملت تجمع اعتراضی برگزار کردند. او نهایتا پس از انتقال به بند ۳۵۰، اعلام کرد: «بازگشت به بند ۳۵۰ و زندگی در کنار افرادی چون اسماعیل عبدی و آرش صادقی آنقدر خشنود است که نه اعتصاب خواهم کرد، نه درخواستی از مسئولین جمهوری اسلامی خواهم داشت.» دو روز پس از انتقال وی، بند ۳۵۰ تعطیل شد و سهیل عربی نیز به بند ۸ زندان اوین منتقل شد.
بهمن ۹۶، آتنا دائمی و گلرخ ایرایی به طور ناگهانی از سوی ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و از زندان اوین به قرچک انتقال یافتند. جابهجایی دائمی و ایرایی منجر به اعتصاب غذای آنها، آرش صادقی و سهیل عربی منجر شد. سهیل عربی پس از گذشت حدود ۱۰ از آغاز اعتصاب غذا، به زندان فشافویه انتقال یافت. او در بدو ورود از سوی سربازان این زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت، به طوری که از هوش رفت. آقای عربی اولین روز سال ۹۷ به اعتصاب خود پایان داد و حدود یک ماه پس از آن، آتنا دائمی و گلرخ ایرایی به زندان اوین بازگردانده شدند. سهیل عربی نیز یک سال و شش ماه بعد به زندان اوین بازگردانده شد؛ این جابهجایی دوام زیادی نیاورد و اوایل سال ۹۸ مجدد به زندان فشافویه انتقال یافت.
پس از اعتراضات آبان ۹۸، زندانیان مرتبط با تظاهرات سراسری، در یک بند مشترک با آقای عربی نگهداری میشدند. سهیل عربی و شماری از بازداشتشدگان آبان ۹۸، پس از شیوع ویروس کرونا در زندان دست به اعتصاب غذای دسته جمعی زدند. عمده معترضان پس از چند روز به اعتصاب خود پایان دادند اما سهیل عربی بعد از انتقال به بندی دیگر، با ارائه مطالبات جدید به اعتصاب غذا ادامه داد: «اکنون که فقط محکوم به زنده بودن هستم، مرا بفرستید کنار همفکرانم.» اعتصاب غذای وی، با یک وقفه کوتاه مدت، حدود دو ماه ادامه داشت و در نهایت منجر آسیب شدید به روده و معده وی شد؛ آقای عربی حین اعتصاب غذا از ناحیه روده تحت عمل جراحی قرار گرفت. قرارگاه ثارالله در این ایام نیز وی را در دو مرحله به بند یک الف سپاه پاسداران منتقل کرد.
شکنجه شدید و آسیب به بیضهها
سهیل عربی پس از انتشار مقالهای با عنوان «در حاشیه» به یک بند امنیتی در تهران انتقال یافت. او در مکان به نحوی مورد شکنجه فیزیکی قرار گرفت که عوارض آن، همچنان وی را آزار میدهد؛ بیضههای وی در این مکان آسیب جدیای دید. یادداشت در حاشیه، به وضعیت زندانیان غیرسیاسیای اشاره کرده بود که در حاشیه شهرها سکونت داشتهاند و پس از بازداشت و شکنجه، با شرایط بسیار دشواری در زندان فشافویه نگهداری میشوند. بازجو هنگام شکنجه، به آقای عربی گفته بود: «ظاهرا زندان تو رو آدم نمیکنه. خودت مجبورم کردی که اینطور آدمت کنم.»
سهیل عربی پس از انتشار مقالهای با عنوان «در حاشیه» به یک بند امنیتی در تهران انتقال یافت. او در مکان به نحوی مورد شکنجه فیزیکی قرار گرفت که عوارض آن، همچنان وی را آزار میدهد؛ بیضههای وی در این مکان آسیب جدیای دید.
محکومیتهای دیگر
دو مورد از محکومیتهای آقای عربی را پیشتر به آن پرداخته شد؛ نخستین پرونده و حکم صادره به دلیل فعالیت درون زندان. سهیل عربی پس از موارد مذکور در دو مرحله دیگر نیز محکوم شد که این موارد نیز به علت فعالیت از درون زندان صادر شده است. دادگاه انقلاب تهران در سال ۹۷، در پروندهای وی را بابت اتهام «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» به دو سال زندان و چهار میلیون تومان جزای نقدی و بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس تعزیری محکوم شد؛ فقط حکم مربوط به اتهام «نشر اکاذیب» قابل اجرا است. در پروندهای دیگر، برای اتهامات «تبلیغ علیه نظام» و «تخریب اموال دولتی» به یک سال و شش ماه حبس قابل اجرا محکوم شد؛ مصداق اتهام دوم وی، به این شرح بوده است: «سهیل عربی با چند زندانی بزهکار در زندان فشافویه درگیر شده بود که در این میان تلویزیون اتاق آسیب دیده بود. این موضوع به عنوان مصداق اتهام آقای عربی عنوان شده است.» لازم به ذکر است که زندانیان بزهکار مذکور، افرادی بودهاند که علیرضا شیرمحمدعلی را به قتل رساندند. احکام هر دو پرونده مورد ذکر، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی احمدزاده صادر شده است