گزارش ویژه؛ سرکوب اعتراضات در اشنویه در گفت‌وگو با یکی از بازداشت‌شدگان

۴ بهمن ۱۴۰۱- اطلس زندان‌های ایران در گفت‌وگو با یکی از بازداشت‌شدگان شهرستان اشنویه درجریان خیزش ۱۴۰۱، ضمن روایت شرایط بازداشت و شکنجه شدید این شهروند در بازداشتگاه اطلاعات این شهر، به ارائه اطلاعاتی درباره مکانیزم و عاملان سرکوب و ناقضان حقوق بشر در این شهر پرداخته است.

بخشی از اطلاعاتی که در این گزارش آمده، از طریق گفت‌وگوی اطلس زندان‌های ایران با کیوان صمدی جمع‌آوری شده است. کیوان صمدی دانشجوی ترم سوم رشته برق دانشگاه تبریز، فعال محیط‌ زیست و عضو داوطلب هلال احمر شهرستان اشنویه از سال ۹۴ است. او به دلیل معالجه معترضین مجروح، هدف بازداشت و شکنجه شدید قرار گرفت، نامش از لیست هلال احمر با دستور نهادهای امنیتی حذف شد و به‌دلیل وضعیت وخیم جسمی و فشار نهادهای امنیتی مجبور شد از ایران شود.

کیوان صمدی، همزمان با خیزش ۱۴۰۱، از جمله شهروندانی بود که از ابتدای اعتراضات شروع به درمان و معالجه زخمی‌شدگان در اشنویه کرد و سپس به‌دلیل آمار بالای مجروح‌شدگان در شهرهای پیرانشهر، مهاباد، بوکان و… برای معالجه و کمک به شهروندان به این شهرها رفت. 

کیوان صمدی می‌گوید در نخستین روزهای آغاز اعتراضات در اشنویه، ۷۰۰ تا ۸۰۰ تن زخمی شدند و در مجموع شمار زخمی‌شدگان در این شهر به بیش از ۱۵۰۰ تن رسید. او اشاره می‌کند، اندام جنسی بسیاری از زنان درجریان سرکوب در شهرهای اشنویه، مهاباد، بوکان و پیرانشهر هدف شلیک قرار گرفت و بسیاری از آنها زخمی شدند.

بازداشت، بازجویی و شکنجه در بازداشتگاه اطلاعات اشنویه

کیوان صمدی بعد از شناسایی به‌صورت هدفمند مورد بازداشت نهادهای امنیتی قرار گرفت. او می‌گوید، ماموران امنیتی هنگام خارج‌شدن از منزل، سرکوچه و با کشیدن کلت کمری و تهدید به قتل او را بازداشت و سوار ماشین کرده، سپس به بازداشتگاه اطلاعات اشنویه منتقل کردند.

آقای صمدی می‌گوید، بازداشتگاه اطلاعات اشنویه دارای یک سالن با هشت سلول انفرادی است. او در یکی از این سلول‌ها ۲۱ روز در انفرادی بوده است. او در این بازداشتگاه نتوانسته هیچ‌کدام از دیگر بازداشت‌شدگان را ببیند؛ اما مدام صدای ناله و فریاد سایرین را شنیده است. کیوان صمدی در مدت این ۲۱ روز بیش از ۱۸ بار و هربار ساعت‌ها با چشمان و دستان بسته توسط بازجویانی با نام رضایی [بازجوی بد] و ابراهیمی [بازجوی خوب] بازجویی شده و توسط رضایی مورد شکنجه جسمی و روانی شدید قرار گرفته است.

رضایی، فردی اصالتاً ترک، لاغر اندام، دارای ته‌ریش، حدود ۴۰ تا ۵۰ ساله، با پوست گندمی و موهایی که به بالا شانه شده و ابراهیمی اهل نقده است. 

کیوان صمدی با باتوم، شوکر برقی، کمربند و سیم‌ مورد شکنجه شدید قرار گرفته است. او می‌گوید، رضایی با شوکر برقی به اندام تناسلیم ضربه می‌زد، به‌گونه‌ای که نمی‌توانستم روی پاهایم بایستم و پس از هربار شکنجه، سربازان کشان‌کشان مرا به سلول انفرادی منتقل می‌کردند. توهین و توهین‌های جنسی به اعضای مونث خانواده نیز همیشه بر سر زبانشان بوده است. او می‌‌گوید: «درست یادم نمی‌آید روز پنجم یا ششم بازداشت بود، با وضعیت جسمی بسیار وخیمی روی زمین افتاده بودم، رضایی آمد و فحش‌های بسیار بدی به من داد، وقتی انگشت وسط دستم را به او نشان دادم،  شروع کرد به زدن من با سیم‌.» 

کیوان صمدی می‌گوید، بازجویان شکنجه را با هدف اعتراف اجباری و امضای کاغذ‌های که خودشان آماده کرده بودند، انجام می‌دادند. در کاغذها نوشته شده بود که او یک گروه خرابکارانه تاسیس و اقدام به آتش‌زدن بانک ملت، سپه و فرمانداری اشنویه کرده و باید مسئولیت آنها را برعهده گیرد. کیوان صمدی همه چیز را انکار کرده است. او می‌گوید: «در روزهای آخر بازجویان به این نتیجه رسیده بودند یا باید مرا آزاد کنند یا بکشند.»

کیوان صمدی پس از ۲۱ روز بازداشت و تحمل انواع شکنجه‌های جسمی و روانی با اخذ تعهد کتبی آزاد شد. 

بازداشتگاه اطلاعات اشنویه؛ بازداشت در شریط غیرانسانی

کیوان صمدی در این خصوص می‌گوید: «از روز دوازدهم بازداشت احساس کردم که غذا و آب بازداشتگاه بوی مواد شیمیایی می‌دهد و به دلیل اینکه در هلال احمر کار می‌کردم، تشخیص آن برایم آسان بود. به‌همین دلیل از خوردن غذا امتناع کرده و تا زمانی که مجبور نمی‌شدم آب نمی‌خوردم.»

کیوان صمدی اکنون تحت درمان و مراقبت پزشکی است. پزشکان به او گفته‌اند بدنش دچار التهاب و عفونت شدید شده، دستگاه گوارش او آسیب جدی دیده و به همین دلیل در این مدت به‌گونه‌ای که هرچه‌ را که خورده بالا آورده است. در آزمایشات آقای صمدی مشخص شده که کبدش دارای درصد بالای چهار گرم استامینوفن است. استامینوفن دارویی سمی برای کبد است.

کیوان صمدی، اکنون بیش از دو هفته است از ایران خارج شده و تحت نظر پزشک قرار دارد. او بلافاصله پس از خروج اجباری از ایران، یک هفته در بیمارستان بستری بوده است.  

الگوی سرکوب در اشنویه

سرکوب حکومتی در شهرستان اشنویه توسط نیروهای یگان ویژه، انتظامی، راهنمایی‌ و رانندگی، سپاه، بسیج، نیروهای بومی (جاش) و با مجوز نامحدود فرمانداری صورت گرفته است.

کیوان صمدی می‌گوید، در روزهای اول اعتراضات نیروهای یگان ویژه از شهر ارومیه برای جمع‌کردن اعتراضات به اشنویه آمدند، آنها از گاز اشک‌آور و گلوله ساچمه‌ای برای سرکوب استفاده کردند و در اکثر موارد از شلیک مستقیم به مردم خودداری می‌کردند؛ اما بعد از آن که سلمان طراهی، معاون فرمانده نیروی انتظامی اشنویه از مرخصی بازگشت، از نیروی انتظامی برای سرکوب استفاده کرد. آنها مستقیما به مردم شلیک می‌کردند و در خیابان‌ها به شدت با خفقان و زور درحال سرکوب اعتراضات بودند. بعد از شب اول مهر ۱۴۰۱ که اشنویه به کنترل مردم درآمد، استفاده از سلاح جنگی (کلاشینکوف) آغاز شد، آن هم به فرماندهی فردی به نام حاجی حسن بداغی که از افراد جاش حکومتی و عضو سپاه پاسداران است. 

از دیگر مواردی که باید به آن اشاره کرد، وجود افراد نفوذی زیاد در بین معترضین بود، آنها با لباس معترضین دربین مردم و مسلح به سلاح کمری کُلت حضور پیدا کرده بودند و بعد از شناسایی افراد، آنها را در گوشه یا مکان خلوت با سلاح کمری هدف گلوله قرار می‌دادند. بسیاری از زخمی‌شدگان با این شیوه زخمی‌شده بودند. برنامه افراد نفوذی‌، زخمی‌کردن افراد و سپس بازداشت آنها بود. برای این هدف معمولاً افراد خوشنام و دارای پایگاه اجتماعی یا لیدرها را زخمی می‌کردند تا بعداً بازداشت شوند. این روش سرکوب در شهری مانند اشنویه جواب داد و اکثر معترضین اشنویه بازداشت شدند. این افراد معمولاً از جوان‌های مناطق سیدآباد، تاچین‌آباد و امیرآباد اشنویه بودند. آنها جوان و دوستان بسیاری داشتند و می‌توانستند در یک شب بسیاری از دوستان خود را به خیابان بیاورند، به‌گونه‌ای که در یک شب سه هزار نفر در اشنویه به خیابان آمده بودند.

عاملان سرکوب و ناقضان حقوق بشر در اشنویه

سید علی ترابی، فرماندار اشنویه: او اصالتاً کُرد اهل نقده است. به گفته منابع اطلس، علی ترابی به‌عنوان یکی از مهمترین عوامل سرکوب مردم اشنویه، «مجوز نامحدود سرکوب مردم را امضا و به نیروی انتظامی ابلاغ کرد.» در سلسله مراتب و شرح وظایف مقام‌های دولتی در جمهوری اسلامی، فرماندار رئیس شورای تامین شهرستان است و بالاترین مقام شهرستان برای صدور مجوز سرکوب توسط نیروهای نظامی و انتظامی.

محمد قلی‌زاده، فرمانده نیروی انتظامی اشنویه: قلی‌زاده با درجه سرهنگی، فرمانده نیروی انتظامی اشنویه است. او ترک اهل نقده است و بین اشنویه و نقده برای سکونت در رفت‌وآمد است. سرنگ قلی‌زاده در جریان سرکوب اعتراضات در اشنویه، در تقسیم کار با معاون میدانی خود، سلمان طراهی، برنامه‌ریزی و هماهنگی سرکوب‌ها را بر عهده داشت. قلی‌زاده به‌رغم مشارکت مستقیم در سرکوب خونین مردم اشنویه، ۲۴آبان۱۴۰۱، از سمتش بر کنار شد.

سلمان طراهی، معاون فرمانده نیروی انتظامی اشنویه: سلمان طراهی اصالتا تُرک میاندوآب و ساکن خانه‌های سازمانی اشنویه است. او فرمانده میدانی نیروی انتظامی اشنویه برای سرکوب مردم معترض در جریان اعتراضات بود. کیوان صمدی، یکی از بازداشت‌شدگان اعتراضات اشنویه می‌گوید: «سلمان طراهی، برای سرکوب از شلیک فزاینده و موج گسترده بازداشت استفاده کرد، به‌گونه‌ای که شهروندان را بی‌توجه به اینکه در اعتراضات حضور داشته یا نه، بازداشت می‌کرد و با کمک عوامل خود تحت شکنجه برای اعتراف اجباری قرار می‌داد.» او می‌گوید، اعتقاد سلمان طراهی به نظام جمهوری اسلامی به‌حدی است که باوجود اینکه نیروی انتظامی لباس مخصوص به خود را دارد؛ اما او همیشه از پوشش عملیاتی استفاده می‌کند، برای اینکه نشان دهد همیشه آماده عملیات و سرکوب است. او این لباس را همراه با  پوتین نظامی می‌پوشد، درحالی‌که که لباس نیروی انتظامی فاقد پوتین نظامی است.

سرگرد جودت، رئیس راهنمایی و رانندگی اشنویه: در اشنویه نیروهای راهنمایی و رانندگی این شهر نیز در سرکوب اعتراضات حضوری فعال داشتند. به گفته منابع اطلس، سرگرد جودت در همکاری نزدیک با سلمان طراهی، معاون فرمانده نیروی انتظامی اشنویه، نیروهای راهنمایی و رانندگی را برای سرکوب اعتراضات بسیج کرده بود.

سعید اقبال‌جو، دادیار شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان اشنویه: اقبال‌جو قره‌قشلاقی اصالتا تُرک سلماس است. او یکی از اصلی‌ترین عوامل پرونده‌سازی برای بازداشت‌شدگان اشنویه بوده است، برخوردش با بازداشت‌شدگان توهین‌آمیز است و به‌همراه خدادای وظیفه بازپرسی پرونده بازداشت‌شدگان در اشنویه را بر عهده دارد.

شیخ محمد علی‌پور، خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی در شبکه پنج ارومیه: به گفته منابع اطلس: «یکی از افرادی که در سرکوب مردم اشنویه نقش داشت، فردی به‌نام شیخ محمد علی‌پور است. او اصالتا کُرد و اهل اشنویه و از اعضای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است. او در جریان اعتراضات مسئولیت شناسایی افراد برای بازداشت را برعهده داشت و به‌عنوان مخبر در مراسم خاکسپاری و عزاداری جان‌باختگان شرکت می‌کرد و پس از شناسایی شهروندان معترض، آنها را به نهادهای امنیتی معرفی می‌کرد.»

حاجی حسن بداغی، عضو سپاه: او اصالتا کُرد و از اعضای سپاه است و در خانه‌های سازمانی نقده سکونت دارد. دو برادر دیگر او به نام رسول و محمد از اعضای اصلی سپاه پاسداران بودند که توسط حزب دمکرات کشته شدند. آنها بعد از مرگ به درجه سرتیپی رسیدند. حاجی حسن بداغی  شخصی متمول و ثروت‌مند است و بیشترین نقش را در سرکوب بازاریان و کسبه اشنویه داشته است. در آخرین اعتصابات اشنویه نیز بسیاری از کسبه با عاملیت حاجی حسن بداغی بازداشت شدند. به گفته منابع اطلس: «پس از بازداشت شهرندان اهل اشنویه، افراد مسن و جوان را در دو اتاق جداگانه بازداشت کرده بود. حاجی حسن روی شکم و سینه افراد مسن ایستاده و راه رفته و با لگد به گوش و سر آنها ضربه وارد کرده بود. همچنین در اتاق جوانان شلوارش را پایین کشیده بود و اندام تناسلی‌اش را در دستش گرفته و آنها را تهدید کرده بود که اگر یک بار دیگر اقدام به اعتصاب کنند مورد تجاوز قرار می‌گیرند.»

محسن طه، رئیس هلال‌احمر اشنویه: محسن طه اصالتا کُرد اشنویه و از افراد نزدیک به سپاه پاسداران در هلال‌احمر این شهرستان است. او تمامی اعضای هلال احمر اشنویه که در جریان اعتراضات این شهرستان به زخمی‌ها و مردم آسیب‌دیده کمک کرده بودند را از لیست اعضای این سازمان حذف کرد. کیوان صمدی می‌گوید: «او مرا از لیست داوطلبان هلال احمر اشنویه حذف کرد. اخراج من از لیست داوطلبان هلال احمر اشنویه اساسا غیرقانونی و جرم است، چرا که طبق قانون هلال‌احمر افراد این نهاد موظفند حتی دشمنان زخمی‌شده را معالجه کند، چه برسد به هم‌وطنان خود. محسن طه این اصل را نقض کرد و نه‌ تنها اجازه نمی‌داد اعضای هلال احمر به معالجه زخمی‌شدگان بپردازند، بلکه افرادی را که داوطلبانه زخمی‌شدگان را درمان می‌کرند از هلال احمر اخراج کرد و من یکی از آنها بودم.»


علی زنجانی حسنلویی، نماینده اشنویه و نقده در مجلس شورای اسلامی: علی زنجانی حسنلویی، اصالتا تُرک زنجان و نماینده کنونی اشنویه و نقده در مجلس جمهوری اسلامی است. او یکی از امضاکنندگان لایحه اعدام معترضین در مجلس بود؛ لایحه‌ای که بعدها با فشار افکار عمومی از اساس انکار شد. زنجانی در طول مدت سرکوب گسترده شهروندان اهل اشنویه، نه‌تنها به وظایف قانونی خود در دفاع از شهروندان عمل نکرد بلکه از جمله نمایندگانی بود که به طرح صیانت اینترنت (طرح محدود کردن اینترنت در ایران) رای داد.