۱۹ شهریور ۹۹- حسین ریحانی، یکی دیگر از معترضان آبان۹۸، به ۱۱ سال زندان محکوم شده است. آقای ریحانی در دادگاه انقلاب اسلامشهر و بدون وکیل مدافع محاکمه و محکوم شده است.
به گزارش اطلس زندانهای ایران، آقای ریحانی ۱۳ آذر ۹۸ در منزل خود از سوی قرارگاه ثارالله بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او ۱۸ روز در سلول انفرادی نگه داشته شده و یک ماه پس از بازداشت از زندان اوین به زندان بزرگ تهران منتقل شد. آقای ریحانی از آن زمان تاکنون در این زندان محبوس است. یک منبع آگاه در مورد پرونده آقای ریحانی به پژوهشگر اطلس گفت: «دادگاه انقلاب اسلام شهر آقای ریحانی را به یازده سال زندان محکوم کرده است.» آقای ریحانی اخیراً موفق شده که برای پیگیری پرونده خود وکیل بگیرد و وکیل مدافع او نسبت به حکم صادره اعتراض کرده است.
بیشتر بخوانید:
آقای ریحانی پیشتر به محاربه متهم شده و در نامهای از زندان نوشته بود که نسبت به این اتهام اعتراض دارد. او در این نامه که به اطلس زندانهای ایران ارسال کرده بود، جزئیات بازداشت و محاکمه خود را توضیح داده بود. در بخشی از این نامه آمده است: «شاید خنده دار باشد که جرم من فقط یک اس ام اس است که آن را هم برای دوستم فرستادم، وقتی حضور مردم را در خیابانها دیدم هیجان زده شدم و گفتم مردم در خیابانها جمع شده اند و بانک را آتش زدند و بعد از هیجده روز توسط اطلاعات سپاه به طور وحشیانه ای دستگیر شدم. آنها به طور وحشیانه ای به خانه ما حمله کردند و مرا به زندان اوین منتقل کردند.»
متن کامل نامه آقای ریحانی به این شرح است:
«سلام به کسانی که صدای مرا می شنوند. من حسین ریحانی فرزند یدالله متولد یکم مرداد ۱۳۶۶ متاهل، و نان آور خانواده. شاید خنده دار باشد که جرم من فقط یک اس ام اس است که آن را هم برای دوستم فرستادم، وقتی حضور مردم را در خیابانها دیدم هیجان زده شدم و گفتم که مردم در خیابانها جمع شده اند و بانک را آتش زدند. بعد از هیجده روز توسط اطلاعات سپاه به طور وحشیانه ای دستگیر شدم. آنها به طور وحشیانه ای به خانه ما حمله کردند و مرا به زندان اوین منتقل کردند. یعنی در تاریخ سیزدهم آذر ماه ۹۸.ابتدا بسیار وحشت زده بودم و نمیدانستم چرا دستگیرم کرده اند و عاقبت چه خواهد شد؟ من در زندان اوین بارها و بارها شکنجه روحی، روانی شدم. پنج روز در اتاق سفید بودم. سیزده روز در انفرادی و خلاصه بعد از مدت یک ماه مرا به زندان تهران بزرگ آوردند. خودم هم نمیدانم چرا و چگونه به خاطر یک اس ام اس حکم محاربه به من دادند و محکوم به اعدام شدم؟ تا به امروز فقط به خاطر اینکه مادرم حکمم را نفهمد ساکت مانده ام و صدای خود را در نیاوردم، چند روز پیش هم نامه طلاق همسرم به دستم رسید و دیگر هیچ چیز برایم مهم نیست و هیچ چیز دیگری برای ازدست دادن ندارم. از هشت ماه بلاتکلیفی و سایه شوم اعدام خسته شده ام و طاقت حبس کشیدن آن هم در اینجا که می بینم مال مردم خورها را آزاد می کنند را ندارم. فقط به خاطر یک اس ام اس…
بنده تا الان نه وکیلی اجازه داده اند که داشته باشم نه از وضعیت پرونده ام باخبرم، فقط تنها چیزی که می دانم این است که پرونده ام در دیوان عالی کشور است و می دانم که بی گناه هستم و هیچ جرم و خطایی مرتکب نشده ام. از شماست که با قلمتان صدای افرادی باشید که برای عدالت جنگیده اند.»
اعتراضات آبان ۹۸
پس از افزایش ناگهانی نرخ بنزین، میلیونها معترض در دهها شهر ایران دست به تظاهرات زدند. هر چند در ساعات اولیه سمت و سوی اعتراضات افزایش نرخ بنزین را هدف قرار گرفته بود، اما کمی بعد اعتراضات به سمت مخالفت با حکومت پیش رفت. از لحظات اولیه حضور مردم در خیابانها، در بسیاری نقاط شلیک به سوی معترضین آغاز شد و نیروهای امنیتی صدها تن را کشتند یا زخمی کردند. بسیاری اعتراضات سراسری آبان ۹۸ را عظیمترین خیزش علیه حکومت تا آن زمان و واکنش جمهوری اسلامی را وسیعترین سرکوب معترضین غیرحزبی میدانند.
تایید حکم اعدام سه معترض آبان در دیوان عالی کشور
۲۰ تیر ۹۹ وکلای ۳ معترض آبان، دیوان عالی کشور حکم اعدام امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی را به وکلای تسخیری آنها ابلاغ کرد. این درحالی است که سعید تمجیدی و محمد رجبی وکلای تسخیری خود را پیشتر عزل کرده بودند.