آفاق ربیعیزاده- ۱۸ خرداد ۱۴۰۲
محبوبه موسوی، دانشآموخته دانشگاه شهید چمران اهواز و شهروند ۲۸ ساله خوزستانی است که در جریان خیزش زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ در دو نوبت به دست ماموران امنیتی بازداشت شد. مراجع قضایی در روندی فراقانونی، به دلیل سابقه بازداشتاش در خیزش سال گذشته، مدارک تحصیلی، سوابق شغلی و بیمهای او را باطل و در چند نوبت حسابهای بانکیاش را مسدود کردند. همچنین، با وجود اینکه خانم موسوی مدارک تحصیلیاش را پیشتر از دانشگاه تحویل گرفته بود؛ اما رتبه دانشگاهیاش در سیستم و سامانههای دولتی حذف شده است. محبوبه در محیط و خانوادهای رشد یافته که حتی استفاده از عینک آفتابی را برای زن ممنوع تلقی میکنند. ماهها پس از آزادی، او همچنان تحت فشارها و تهدیدات ماموران حکومتی جمهوری اسلامی قرار دارد.
یک منبع مطلع که خواست نامش محفوظ بماند به اطلس زندانهای ایران اطلاع داده محبوبه موسوی طی بازداشت در یکی از خانههای امن اداره اطلاعات اهواز تحت شکنجههای فیزیکی و روانی متعددی قرار گرفته و ماموران با استفاده از شوک الکتریکی سعی داشتند او را وادار به پذیرش «همکاری با موساد» و اعترافات اجباری علیه خود کنند.
این منبع با بیان اینکه محبوبه بار اول در تاریخ ۱۰آذر۱۴۰۱ در حوالی منزل شخصیاش بهدست ماموران امنیتی بازداشت و سه روز بعد آزاد شده است، گفت: «پلک چپ محبوبه پیشتر در تجمعات اواخر شهریور در اهواز مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفته بود اما آسیب جدیای به چشم او وارد نشد.»
به گفته این منبع: «مأموران امنیتی در حالی محبوبه را بازداشت کردهاند که او حتی در محل تجمعات اعتراضی هم حضور نداشته و این مأموران در زمان بازداشت، هیچگونه حکم قضایی به او نشان ندادهاند. سپس یک پژوی ۴۰۵ به رنگ بژ، محبوبه را به کلانتری واقع در خیابان ۲۱ ملیراه منتقل کرده و در این سه روز، هیچ اتهامی به او تفهیم نشده بود. نهایتا با وساطت خانواده و اقوام، پرونده قضاییای برای او تشکیل نشد.»
شهروندان اهوازی در روزهای آغازین خیزش پس کشته شدن مهسا امینی، در مناطق زیتون و کیانپارس تجمعاتی را برپا کردند. طی این تجمعها، معترضان به ویژه زنان با برداشتن روسری، شعارهایی ساختارشکنانه علیه حکومت جمهوری اسلامی سر دادند که با شلیک گلولههای جنگی و ساچمهای و گاز اشکآور از سوی ماموران امنیتی مواجه شدند.
یک هفته پس از آزادی، محبوبه موسوی شنبه شب در تاریخ ۱۹آذر بههمراه چند معترض دیگر توسط گلولههای ساچمهای مجروح شده بود؛ اما آنها توانسته بودند از دست ماموران فرار کنند. به گفته منابع اطلس، فرد ضارب، شخصی با یونیفرم سبز پاسداری با نام «رامین رضاییان» بود. این منابع همچنین اعلام کردهاند که رامین رضاییان یکی از نیروهای سرکوب درجهدار است که در اغلب تجمعات مردم اهواز بهویژه در شب چهلم مهسا امینی حضور داشته است. همچنین رضاییان در یکی از روزهای تجمع در پارک زیتون، بلندگو بهدست سعی داشته تا جمعیت را متفرق کند.
خانم موسوی در تاریخ ۲۰آذر۱۴۰۱ حدود ساعت چهارونیم-پنج عصر به قصد مراجعه به پزشک و جهت درمان عفونت گلولههای ساچمهای از منزل خارج و با دیدن لباس شخصیها که در حوالی خیابان دوم کیانپارس در حال آزار دو نوجوان بودند، جهت مداخله به آن سمت رفته و پس از درگیری و تعقیبوگریز و تیراندازی نیروهای امنیتی به سمت او، در حالیکه از ناحیه کتف توسط فشنگ ساچمهای فلزی (چارپاره) مجروح شده بود، حدود ساعت شش عصر بازداشت شد. بر اساس گفتههای منبع اطلس، نام یکی از نیروهای امنیتی که در بازداشت محبوبه دخالت داشته، «مرتضی» بوده است.
در جریان سرکوب اعتراضات، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بهطور گستردهای از گلولههای جنگی، پینت بال و فشنگهای ساچمهای استفاده کردند. همزمان با خیزش زن، زندگی، آزادی در مهرماه سال ۱۴۰۱ هرانا گزارشی تحقیقی منتشر کرد که نشان میداد بیشترین فشنگ مورداستفاده سرکوبگران و ماموران امنیتی در سلاحهای ساچمهزنی، گلولههای ۱۲ میلیمتری یا چارپاره بوده که در صورت استفاده از فاصله کمتر از ۴۰ متر میتواند مرگآفرین باشد. چارپاره گونهای فشنگ ساچمهای است که در شکار حیوانات مورد استفاده قرار میگیرد.
بر اساس گزارش منابع اطلس، ماموران امنیتی، محبوبه و شمار دیگری از بازداشتشدگان را تا ساعاتی از شب دریک خودروی ون نگه داشته و سپس آنها را به یکی از خانههای امن اطلاعات در خیابان ششم کیانپارس در حوالی ایدون منتقل کردهاند.
این منبع مطلع درباره شرایط جسمی محبوبه موسوی در زمان بازداشت به اطلس گفت: «او خونریزی شدیدی داشته و درد زیادی را تحمل کرده است. همچنین، پس از انتقال به این خانه امن، ماموران، معترضان زخمی و مجروح را جدا کرده و اجازه هیچگونه مکالمهای به آنها ندادهاند. محبوبه همان شب به خانه امن دیگری که احتمالا در انتهای خیابان هشتم کیانپارس واقع شده، منتقل شد. در بدو ورود از محبوبه خواسته بودند تمام لباسهایش را از تن درآورده تا به صورت عریان او را مورد بازرسی بدنی قرار دهند. پس از آن، محبوبه به اتاقی انفرادی به ابعاد حدود شش متر انتقال داده شده است.»
بر پایه تحقیقات اطلس مشخص شده این خانه ویلایی متشکل از تعداد زیادی اتاق است که بازداشتشدگان به صورت منفرد در هر یک از آنها نگهداری میشوند و هیچ امکان ارتباطی میان بازداشتشدگان وجود نداشته و تنها صدای بازجوییها به گوش میرسیده است.
تلاش نهادهای امنیتی برای سناریوسازی و اخذ اعتراف اجباری
«در روزهای نخست انتقال محبوبه به این خانه امن، جراحتهای او، پانسمان و به او آمپولهای بیحسی تزریق شده است. او در زمان بازداشت بهوسیله شوک الکتریکی مورد شکنجه بدنی قرار گرفته، به گونهای که به انگشتان پای او آسیب شدیدی وارد شده بود. روز سوم بازداشت (۲۳آذر) بازجوی خانمی به اتاقی که او به تنهایی در آن نگهداری میشد رفته و با وعده کمک به او اعلام کرده بود که از طرف خانوادهاش آمده است. بازجو به محبوبه گفته بود که آنها قصد داشتند او را آزاد کنند؛ اما یکی از سایتهای اسرائیلی خبر بازداشت او را منتشر کرده است. این بازجو همچنین سعی داشته با القای حمایت «رسانههای اسرائیلی» از محبوبه، از او اعتراف بگیرد که با موساد در ارتباط بوده است. خانم موسوی در این بازجویی به آزار و شکنجه تهدید شده و بازجو به او اعلام کرده بود در صورت پذیرش سناریوی مورد نظر بازجو، دادگاه در مجازات او تخفیف خواهد داد. در روز پنجم بازداشت هم بازجوی دیگری بابت انتشار خبر بازداشت محبوبه در رسانهها، او را مورد آزار و اذیت قرار داده بود تا اعتراف کند چه کسانی مسبب انتشار خبرهای مرتبط با دستگیری او بودهاند.»
عبارات بالا روایت آزار و شکنجه محبوبه موسوی در بازداشتگاه امنیتی اداره اطلاعات اهواز است که منبع نزدیک به او در اختیار اطلس قرار داده است.
از سوی دیگر، محبوبه موسوی در روزهای پس از بازداشت، از بسیاری حقوق خود نظیر حق دسترسی به وکیل، تماس تلفنی با خانواده و ملاقات محروم بوده است. همچنین طی روند بازداشت غیرقانونی او، تفهیم اتهامی صورت نگرفته است. این در حالی است که نهادهای امنیتی و مراجع قضایی در اهواز در پاسخ به پیگیریهای خانواده، از بازداشت محبوبه اظهار بیاطلاعی کرده بودند و حتی به خانواده اواعلام کرده بودند که احتمالا دخترشان با دوستان پسر خود از خانه فرار کرده است.
نیروهای امنیتی همچنین، جهت تخریب روانی خانواده در یک مورد اعلام کرده بودند که پاهای محبوبه شکسته شده یا در موردی دیگر ماموران امنیتی به خانواده محبوبه موسوی اعلام کرده بودند جسدی در خرمآباد پیدا شده که با مشخصات فرزندشان مطابقت دارد. خانواده محبوبه پس از فشار روانی شدید با مراجعه به نهادهای ذیربط در خرمآباد، متوجه نادرستی ادعای ماموران شده بودند.
در نهایت ماموران امنیتی، پس از گذشت ۲۰ روز از زمان بازداشت و بعد از انتقال محبوبه به کلانتری ملیراه با دریافت رشوه (معادل یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان) این شهروند را آزاد کردند.