۲۸ اسفند ۱۳۹۹ – ویدیوی «داستان صابر» از سوی سارمان اتحاد برای ایران منتشر شد. این ویدیوی کوتاه درمورد سرگذشت صابر ملک رئیسی زندانی سیاسی بلوچ است. آقای ملک رئیسی در ۱۷ سالگی بازداشت شد و ۱۱ سال و چهار ماه و سیزده روز در زندان باقی ماند و در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ از زندان اردبیل آزاد شد.
ویدیوی داستان صابر مدتی پیش از سوی سازمان اتحاد برای ایران و با مطالبه آزادی او ساخته شد. آقای ملک رئیسی به تازگی پس از آزادی از زندان ایران را ترک کرده است.
صابر ملک رئیسی کیست؟
آقای ملک رئیسی یک شهروند ایرانی سنی و بلوچ از استان سیستان و بلوچستان است که مقامات ایرانی در تاریخ ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۹، در سن ۱۷ سالگی او را دستگیر کردند. در جولای ۲۰۱۱، ملکرئیسی بر اساس ادعایی مبنی بر عضویت وی در یک سازمان تروریستی، به ۱۵ سال زندان در تبعید و دو سال زندان عادی محکوم شد. پس از آن آقای ملکرئیسی به زندانهای مختلفی در ایران منتقل شد. او در ژانویه ۲۰۱۹، او با اتهامات جدیدی مواجه شد که با هدف باز داشتن وی از بیان رفتار نامناسبی که با او و سایر زندانیان سیاسی در تبعید صورت می پذیرفت مطرح شده بودند و به این ترتیب، به شش ماه حبس اضافه محکوم شد.
دستگیری
دستگیری ملکرئیسی هنگامی انجام پذیرفت که وی برای ملاقات برادر جوانتر از خود، به بیمارستان علیبنابیطالب در شهر چابهار، مرکز شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان رفته بود. به خانواده او گفته شد که دلیل پنهان پشت این دستگیری، وادار ساختن برادر بزرگتر محمد، عبدالرحمن، به تسلیم خود به مقامات ایرانی بود؛ یک مظنون به طرفداری از اعمال تروریستی که آن هنگام در پاکستان سکونت داشت.
ملکرئیسی در ابتدا به همراه دو برادر بزرگترش دستگیر شد. در هنگام دستگیری، به والدین او گفته شد که خودداری پسر ارشد ایشان از تسلیم، به اعدام سه برادر دستگیر شده خواهد انجامید. با این حال، دو برادر بزرگتر، پس از آنکه هیچ اعترافی نکردند، در طول چهار ماه آزاد شدند.
ملکرئیسی بر اثر اعترافاتی که بازجویان زندان، چنان که ادعا شده است، از طریق شکنجه جسمی و روانی از او اخذ کردند، همچنان در بازداشت ماند.
به خانواده او گفته شد که دلیل پنهان پشت این دستگیری، وادار ساختن برادر بزرگتر محمد، عبدالرحمن، به تسلیم خود به مقامات ایرانی بود؛ یک مظنون به طرفداری از اعمال تروریستی که آن هنگام در پاکستان سکونت داشت.
بازداشت پیش از محاکمه
ملکرئیسی ۲۱ ماه نخستین حبس را در زندان انفرادی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات زاهدان، واقع در مرکز استان سیستان و بلوچستان سپری کرد. او در ماههای واپسین اقامت در آن بازداشتگاه به اتهام «محاربه» محاکمه شد.
ملکرئیسی در اثنای اقامت در بازداشتگاه اطلاعات زاهدان، با بدرفتاری مستمر و سیستماتیک شامل شکنجه جسمی و روانی مواجه بود. در تمام این مدت، خانواده ملکرئیسی – که امکان هیچ گونه تماسی با پسرشان نداشتند – تهدید میشدند که اگر برادر بزرگتر از پاکستان باز نگردد، ملکرئیسی اعدام خواهد شد. ملکرئیسی در زمان حبس انفرادی در زندان زاهدان متحمل جراحات جسمی مزمن شد. از جمله انواع شکنجه که مقامات زندان نسبت به او مرتباً اعمال میکردند، کتک زدن وی با ضربات باتوم بود؛ در حالی که دستبند و پابند داشت و به زمین بسته شده بود (رفتاری که به نام «جشن تولد» خوانده میشد).
ملکرئیسی که با لقب تحقیرآمیز توپولوف خطاب میشد، همچنین از طریق توهین به زمینه اتنیکی و مذهبی و نیز تهدیدات مداوم در مورد خانوادهاش، مورد شکنجههای روانی قرار میگرفت. این خشونت جسمی و روانی اغلب به عنوان بخشی از روش بازجوئی و با هدف وادار ساختن او به اعتراف کتبی و ساختگی، علیه وی استفاده میشد. در می ۲۰۱۲، پدر او توانست برای اولین بار از زمان دستگیری او را ملاقات کند. در زمان ملاقات با پدر، ملکرئیسی از جراحات متعدد مانند شکستگی پا، شکستگی بینی و زخمهای سر با ۱۵ بخیه رنج میبرد.
از جمله انواع شکنجه که مقامات زندان نسبت به او مرتباً اعمال میکردند، کتک زدن وی با ضربات باتوم بود؛ در حالی که دستبند و پابند داشت و به زمین بسته شده بود (رفتاری که به نام «جشن تولد» خوانده میشد).
محاکمه
سرانجام، در جولای ۲۰۱۱، شعبه اول دادگاه سیستان و بلوچستان ملکرئیسی را به اتهام عضویت در جندالله، همچنین شناخته شده به نام مقاومت مردم – یک سازمان نظامیتأسیس شده در سیستان و بلوچستان که مدعی است برای حقوق برابر ایرانیان سنی مذهب مبارزه میکند – به ۱۵ سال زندان در تبعید و دو سال زندان عادی محکوم کرد. از آن هنگام، ملکرئیسی به زندانهای متعدد منتقل شده است؛ حدود یک سال در زندان زاهدان، هفت سال در زندان مرکزی اردبیل و چهار ماه در زندان اوین.
در جولای ۲۰۱۱، در حالی که برادر بزرگترش همچنان در پاکستان به سر میبرد، ملکرئیسی از سوی شعبه اول دادگاه کیفری سیستان و بلوچستان به پانزده سال زندان در تبعید و دو سال زندان عادی محکوم شد. این محکومیت علیرغم اصرار مداوم وی بر بیگناهی بود؛ او استناد میکرد که تنها دلیل تماس وی با برادرش که به پاکستان رفته بود، ملاقات برادرش در زمان تعطیلی مدارس بود. ملکرئیسی پس از محکومیت، از بازداشتگاه اطلاعات زاهدان به زندان زاهدان منتقل شد.
پس از محاکمه و محکومیت
در می ۲۰۱۲، شورش بزرگی در زندان زاهدان رخ داد که در اثنای آن، ملکرئیسی از طرف مقامات زندان بیرحمانه کتک خورد و سپس ناپدید شد. در آن زمان، او به زندان مرکزی اردبیل منتقل شده بود؛ در حالی که والدینش برای ۱۹ ماه بعدی کاملاً از محل نگهداری او بیاطلاع بودند. محمد در زندان مرکزی اردبیل، به صورت مداوم، هم از سوی مقامات زندان و هم از جانب سایر زندانیان، مکرراً مورد شکنجه و کتک خودسرانه قرار میگرفت.
ملکرئیسی در نامهای به حسن روحانی رئیس جمهور ایران در ژانویه ۲۰۱۷، و پس از آن پدر ملکرئیسی در نامهای به آیت الله خامنهای رهبر ایران، مدعی شدند که علاوه بر خشونت کارمندان زندان، سایر زندانیان اغلب و عامدانه از سوی مقامات زندان به انجام اعمالی علیه ملکرئیسی و زندانیانی با اتهاماتی مشابه اتهامات او تحریک میشدند. این کار از طریق انتساب اتهاماتی غیرواقعی از قبیل “عضویت این زندانیان در داعش که در سوریه و عراق با ایران در جنگ بود، صورت میگرفت. چنین اتهاماتی به کتکهای سخت و مداوم از جانب زندانیانی که خود را به جمهوری اسلامی وفادار میدانستند، منجر میشد. در روز ۱۳ جولای ۲۰۱۴ که یکی از این تحریکات از سوی مقامات زندان برای حمله سایر زندانیان به ملکرئیسی و سایر زندانیانی که «خائن» قلمداد میشدند صورت پذیرفت، این امر به شکستن بازوی یک زندانی انجامید.