نامه زندانی؛ خالد پیرزاده لب‌های خود را دوخت

۶ اسفند ۱۳۹۹ – خالد پیرزاده، زندانی سیاسی که در اعتصاب غذا به سر می‌برد، اعلام کرده در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتش، لب‌های خود را دوخته است.

به گفته یک منبع آگاه به اطلس زندان‌های ایران، خالد پیرزاده، زندانی سیاسی که در اعتصاب غذا بسر می‌برد در اعتراض به عدم پاسخ‌دهی مسئولان لب‌های خود را نیز دوخته است. خالد پیرزاده روز ۴ اسفند در اعتراض به عدم ارایه خدمات درمانی و همچنین درخواست برای آزادی اعتصاب غذا کرد و امروز چهارشنبه ۶ اسفند طی یک نامه سرگشاده با اشاره به ادامه اعتصاب غذای خود اعلام کرد لب‌های خود را دوخته است. این زندانی سیاسی اهل خوزستان که در خرداد ۱۳۹۸ توسط ماموران سپاه دستگیر و به بازداشتگاه یک الف منتقل شد تاکنون ملاقاتی با خانواده و نزدیکان خود نداشته است. او سال ۲۰۱۸ در مسابقات «فدراسیون جهانی بدن‌سازی و تناسب‌اندام» سنگاپور، مقام سوم «رده سی» را کسب کرده است.

 

بازداشت و محاکمه

در تابستان و بهار ۱۳۹۸، دست‌کم ۱۲ تن از فعالین مشروطه‌خواه در چند شهر ایران از جمله تهران، گرگان، بابلسر، نوشهر، قم و شهریار بازداشت شدند. اتهام این فعالین شعارنویسی، پول‌نویسی، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و پخش تراکت اعلام شده بود. سپاه پاسداران در گردش‌کارش این افراد را به تلاش برای «براندازی حکومت» متهم کرده بود. بر پایه تحقیقات اطلس، اکثر متهمان دوران بازجویی خود را در بند یک‌ الف سپاه پاسداران گذرانده‌ بودند؛ برخی از آن‌ها در دیگر بازداشتگاه‌های نهاد اطلاعاتی نیز مورد بازجویی قرار گرفته بودند.

خالد پیرزاده در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه بابت اتهامات «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به پنج سال و به سبب اتهام «توهین به رهبری» به دو سال حبس تعزیری محکوم شد. پنج سال از این حکم با اعمال ماده ۱۳۴ قابل اجرا خواهد بود.

 

ضرب‌وجرح هنگام انتقال به زندان فشافویه

در تاریخ ۳ مرداد ۱۳۹۹ اطلس گزارش کرده بود خالد پیرزاده هنگام انتقال به زندان فشافویه، مورد ضرب‌وجرح قرار گرفته است. یک منبع مطلع در خصوص وضعیتاین زندانی سیاسی گفته بود: «ضرب و جرح خالد به گونه‌ای بوده که توانایی کنترل ادرار خود را از دست داده و برای مراجعه به سرویس بهداشتی از ویلچر استفاده می‌کند.» آقای پیرزاده حدود دو هفته بعد به دلیل آسیب‌های وارده در ناحیه پا تحت عمل جراحی قرار گرفت. تمامی مراحل درمانی با هزینه شخصی خود زندانی پرداخت شد.

بر اساس گزارش اطلس، خالد پیرزاده یکبار دیگر در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ توسط افسر نگهبان زندان فشافویه مورد خشونت قرار گرفت. «در هنگام انتقال خالد پیرزاده از سالن ۱۰ به سالن ۸ تیپ ۵ زندان فشافویه مسئولان گفته بودند تخت خالی ندارند و باید روی زمین بخوابد. پیرزاده با توجه به شرایط جسمی خود به این موضوع اعتراض کرده بود و در مقابل، افسر نگهبان (آقای شاملی) او را مورد ضرب‌وجرح مجدد قرار داده بود.»

خالد پیرزاده، طی یک نامه سرگشاده از زندان بزرگ تهران ضمن اسفناک خواندن شرایط جسمی و روحی خود، از فعالین و نهادهای حقوق بشری درخواست کمک کرده است. اقدام به دوختن لب توسط این زندانی سیاسی در حالی اتفاق افتاده است که وی در اعتصاب غذا بسر می‌برد.

 

نزدیک به ۲ سال است که دختر خردسالم را ندیده‌ام

«به نام خداوند جان و خرد. با درود فراوان به تمام هم‌وطنان عزیز و گرامی! این حقیر زندانی سیاسی بی‌ملاقاتی خالد پیرزاده نزدیک به دو سال است که بهترین روزهای جوانی‌ام را در بدترین شرایط جسمی، روحی و روانی سپری می‌کنم. مطالبی را می‌خواهم به گوش مسئولان و دلسوزان واقعی این سرزمین جگرسوخته برسانم. همان طور که می‌دانید دولتمردان، سیاستمداران و صاحب‌منصبان نظام جمهوری اسلامی همیشه در تمام عرصه‌های بین‌المللی مدعی بلامنازع دفاع از حقوق بشر، آزادی بیان و حقوق شهروندی بودند. جای بسی خوشحالی و مباهات است اما سوال اینجاست که آیا ما واقعا آزادی بیان داریم؟

جواب را خودم می‌دهم، بله ما آزادی بیان داریم اما آزادی پس از بیان نداریم! اگر مسائل حقوق بشری در ایران در اولویت کار کلیه نهاد و ارگان‌ها است، پس چرا اجرایی نمی‌شود؟ اگر در دستور کار قرار داده شده، چه کسانی در سیستم ناقض این دستورات شده‌اند؟ بارها و بارها رییس قوه قضاییه در مورد احترام به حقوق شهروندی و انسانی زندانیان گفته است و تاکید کرده‌اند. چرا وقتی بالاترین مقام قضایی کشور دستوری می‌دهد مسئولان ذیربط در اجرای آن تعلل یا کارشکنی بکنند و مسائل حقوق شهروندی و حقوق بشری را زیر پا بگذارند؟

یکی از قربانیان نقض حقوق بشر و شهروندی وضعیت اسفناک و غیرقابل توصیف بنده است که تمام روزهای حبسم را روی ویلچر یا عصا به دست و یا در اتاق عمل بوده‌ام. نزدیک به ۲ سال است که دختر خردسالم را ندیده‌ام برای جراحی پای چپم که تمام رباط‌های پایم پاره بوده بیش از یک سال و اندی دوندگی و پس از یک بروکراسی طولانی و زجرآور آخر با هزینه شخصی در بیمارستان آرمان تهران مورد جراحی قرار گرفتم. در حال حاضر پای چپم لنگ می‌زند و نیاز مبرم به فیزیوتراپی مداوم و آب درمانی دارم. از ناحیه کمر هم دچار شکستگی دو مهره هستم که آن هم نیاز به جراحی و درمان دارد. در قانون نانوشته سازمان زندان‌ها بنده جزو بیماران اورژانسی نیستم! ولی در آیین نامه سازمان‌ها ماده ۱۱۸ به صراحت اشاره دارد که از زمان شروع محکومیت زندانی تا پایان حبس وی سازمان موظف است کلیه تمهیدات پزشکی، درمانی و رفاهی را برای زندانیان به اجرا بگذارد.

حال قضاوت را با قانون‌گذاران بگذارید. اکنون کمترین درخواست من این است که مسئولانی که متصدی امور هستند با توجه به وضعیت بد جسمانی‌ام نسبت به آزادی بنده اقدام نموده و مقدمات لازم و دستورات مقتضی را صادر کنند تا بتوانم پس از آزادی سریعا به درمان خود ادامه دهم. لازم به ذکر است که امروز به دلیل عدم رسیدگی مسئولان اقدام به دوختن لب‌هایم می‌کنم. امیدوارم مدعیان حقوق انسانی وارد عرصه شوند.

خالد پیرزاده – چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ – زندان تهران بزرگ»