۲۰ تیر ۱۳۹۹- در چهارمین روز کمپین آزادی عباس لسانی، در گفتگو با یکی از فعالان اتنیکی ترک ساکن شهر تبریز دیدگاهها و جایگاه او در آذربایجان را بررسی کردیم. این فعال سیاسی که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود معتقد است که عباس لسانی شناخته شده ترین و مؤثرترین فعال اتنیکی ترک است.
عباس لسانی یکی از فعالان موثر هویتطلب ترک است. او بیش از دو دهه است که به شکل پیوسته برای احقاق حقوق ترکها در ایران فعالیت میکند. او از سال ۱۳۷۶ تاکنون بارها بازداشت، ضرب و شتم، زندانی و تبعید شده است.
ابتدا از این فعال ترک در مورد نحوه آشنایی او با عباس لسانی پرسیدیم و خواستیم که از او بیشتر برای ما بگوید:
«من دو دهه است که آقای لسانی را از نزدیک میشناسم. اواخر دهه هفتاد من برای تحصیل در مقطع کارشناسی از شهر تبریز به تهران رفتم. در زمان دانشگاه بارها اسم ایشان را شنیده و فیلم هایی از او را در قلعه بابک دیده بودم. به همین دلیل من و افراد دیگری مانند من به سمت ایشان گرایش پیدا کردیم. در همان سالها با دوستان دانشجو بارها به شهر اردبیل و مغازه ایشان رفته و درباره مسائل مختلفی با ایشان گفتگو میکردیم. این ارتباط و علاقه من همچنان پابرجا است.
در مورد آقای لسانی اگر بخواهید بیشتر بدانید، پدر او چهار پسر داشته است و عباس فرزند سوم خانواده است. پدر ایشان در سال ۱۳۵۸ و یا ۱۳۵۹متاسفانه دچار بیماری کلیوی شده و توان ادامه کار را از دست میدهد. به همین دلیل عباس لسانی ترک تحصیل کرده و مغازه قصابی پدرش را اداره میکند. آقای لسانی علاقه زیادی به مطالعه و به ویژه مطالعه شعر داشته است. او ابتدا آثار شاعران فارس مانند حافظ و فردوسی را که در دسترس بودند مطالعه میکند.
آقای لسانی طبع شعر خوبی هم دارد و تاکنون حدود هزار بیت شعر سروده که بیشترشان چاپ شده است. اکثر اشعار او در ارتباط با کتاب «دده قورقود» است. این کتاب داستانهای ترکان اوغوز در دوره پیش از اسلام را روایت می کند.
آقای لسانی طبع شعر خوبی هم دارد و تاکنون حدود هزار بیت شعر سروده که بیشترشان چاپ شده است. اکثر اشعار او در ارتباط با کتاب «دده قورقود» است. این کتاب داستانهای ترکان اوغوز در دوره پیش از اسلام را روایت می کند.
آقای لسانی به دلیل داشتن فعالیت های ادبی با فعالان فرهنگی آذربایجان آشنا شده و به مرور در مغازه خود برخی از نوشتههای مربوط به این فعالان را توزیع میکند. او به تدریج متوجه ظلم فرهنگی و زبانی به آذربایجان شده و فعالیتهایش رویکرد سیاسی پیدا کرده است. از اوایل دهه ۷۰ شمسی آقای لسانی در مغازه قصابی خود، علاوه بر کسب و درآمد، پذیرای فعالین سیاسی و فرهنگی با گرایشهای مختلف بوده است. این روند تا اواسط دهه ۸۰ تداوم یافته و دوستان با گرایشهای چپ، راست، اصلاحطلب و غیره به مغازه او رفت و آمد داشتهاند.»
یکی از دغدغهها و سؤالاتی که برخی از فعالان سیاسی در مورد نوع فعالیتهای آقای لسانی و افراد نزدیک به او دارند نوع نگاه او به حل مشکلات اتنیک ترک در ایران است. با توجه به درهم آمیختگی اتنیکهای مختلف در ایران و بویژه در غرب ایران این موضوع اهمیت بیشتری هم پیدا میکند. این فعال اتنیکی آذربایجانی دیدگاه آقای لسانی در این مورد را چنین روایت کرد:
« نیروهای میلتچی آذربایجان دیدگاههای متفاوتی در مورد نحوه حل مشکل آذربایجان دارند. این دیدگاهها از فعالیتهای فرهنگی و ادبی و رسیدن به حقوق آذربایجانیها در قالب ساختار کنونی آغاز میشود و تا استقلال آذربایجان ادامه پیدا می کند. اما اکثریت غالب فعالان میلتچی به دنبال راهکار فدرالیسم برای تضمین حقوق ملی آذربایجان هستند. آقای لسانی هم به دنبال جدایی آذربایجان نیست. ایشان بارها گفته است که برای ما مظروف مهمتر از ظرف است و رسیدن به خواست ملت آذربایجان اولویت اصلی است. قالب و ظرف رسیدن به این خواستها را عوامل متعددی از جمله افکار عمومی و خواست عموم مردم آذربایجان، نحوه برخورد فعالین مرکزگرا، سیاست های قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای و مواردی مانند این تعیین خواهد کرد. ما مطالبات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و حقوق بشری داریم و بهتر است که تمرکز فعالیتهای خود را در جهت رسیدن به این مطالبات قرار دهیم. » او همچنین به خاطرهای از آقای لسانی اشاره کرد و گفت: « در مراسم تشییع جنازه حسن دمیرچی، فعال فرهنگی و مدنی سرشناس آذربایجان، آقای لسانی یکی از اشعار ملی ترکیه را خواند و در آن شعر عبارتی در مورد استقلال وجود داشت که آگاهانه عبارت فوق را با عبارت جاه و جلال جایگزین کرد. و کسانی که آقای لسانی را می شناسند، میدانند که ایشان اگر به هر چیزی اعتقاد داشته باشد آن را به صراحت بیان می کند و چندان به تبعات حقوقی و قضائی آن توجه نمیکند.»
در مراسم تشییع جنازه حسن دمیرچی، فعال فرهنگی و مدنی سرشناس آذربایجان، آقای لسانی یکی از اشعار ملی ترکیه را خواند و در آن شعر عبارتی در مورد استقلال وجود داشت که آگاهانه عبارت فوق را با عبارت جاه و جلال جایگزین کرد. و کسانی که آقای لسانی را می شناسند، میدانند که ایشان اگر به هر چیزی اعتقاد داشته باشد آن را به صراحت بیان می کند و چندان به تبعات حقوقی و قضائی آن توجه نمیکند.
اتنیک ترک یکی از مهمترین و پرجمعیتترین اتنیک ایران است و افراد و گروههای مختلفی برای تحقق اهداف سیاسی و فرهنگی این افراد تلاش میکنند از این فعال اتنیکی ترک وجه تمایز آقای لسانی با دیگر فعالان اتنیکی ترک را جویا شدیم
«یکی از اصلی ترین خصیصه های عباس لسانی فعالیتهای عملی او در کنار تلاشهای نظری است. این ویژگی باعث برانگیختن حساسیت نیروهای امنیتی در مورد او هم شده است. او در فعالیتهای مختلف سیاسی و فرهنگی و در متن زندگی مردم عادی آذربایجان حضور پررنگی دارد. لسانی از معدود فعالان میلتچی آذربایجان است که در بین مردم عادی نیز شناخته شده است. در شهر اردبیل اکثر مردم ایشان را میشناسند. در دیگر شهرهای آذربایجان نیز او از فعالین سرشناس است. حتی برخی از افرادی که با نظرات و فعالیتهای او همراهی ندارند نیز به او به عنوان یک شخصیت مبارز احترام گذاشته و جایگاه او را به عنوان شناخته شده ترین فعال سیاسی آذربایجان قبول دارند. آقای لسانی به دلیل تألیفات و اشعارش بین فعالان فرهنگی هم جایگاه خوبی دارند. اما بدون تردید و اغراق او شناخته شده ترین و مقبول ترین فعال سیاسی آذربایجان است.»
آقای لسانی به دلیل تألیفات و اشعارش بین فعالان فرهنگی هم جایگاه خوبی دارند. اما بدون تردید و اغراق او شناخته شده ترین و مقبول ترین فعال سیاسی آذربایجان است
این شهروند ساکن تبریز همچنین به وجه دیگر شخصیت آقای لسانی اشاره کرد و گفت:
«علاوه بر مبارزات سیاسی و فعالیتهای فرهنگی، اخلاق سیاسی نیز برای لسانی اهمیت زیادی دارد. او فردی اخلاق مدار است و به ایدههایی که تبلیغ میکند خود نیز باور داشته و آنها را به کار میبندد. به عنوان نمونه در سال ۱۳۸۴ مسابقه فوتبالی بین کشورهای منطقه در جریان بود. برخی از فعالان ترک بنا داشتند که با حضور در ورزشگاه، علیه تیم ارمنستان شعار بدهند. آقای لسانی مخالف این رویه بود. او استدلال کرد که ما با ملت ارمنستان هیچ مشکلی نداریم. ما مخالف اشغال قره باغ از سوی ارمنستان هستیم. قاراباغ بلاشک متعلق به آذربایجان است و شعار ما باید علیه اشغال قاراباغ باشد.»
این فعال ترک در ادامه به خاطره یکی از دوستان آقای لسانی اشاره کرد و گفت: «لسانی نسبت به رعایت حقوق و حرمت افراد هم حساس است. مثلاً در سال ۱۳۹۰ مأموری به یکی از دوستان آقای لسانی فحاشی میکند و او هم متقابلاً به مامور مذکور فحش میدهد. اما آقای لسانی به شدت با این اقدام مخالفت میکند و از دوستان خود میخواهد حتی در برابر فحاشی ماموران هم مقابله به مثل نکنند ومقاومتشان همراه با رعایت ادب باشد. ایشان همچنین مخالف هرگونه توهین یا تحقیر دیگر اتنیکها از طریق سرودن شعر، نوشتن مقاله، ایراد سخنرانی و شعار و به هر نحو دیگری است.»
این فرد نزدیک به آقای لسانی دلیل دیگر محبوبیت آقای لسانی در آذربایجان را نوع مبارزه پیگیر و مستمر او در دو دهه اخیر حتی در زمان بازداشت و دادگاه میداند:
« آقای لسانی بسیار پیگیر عقاید و از فرصت بازداشت و دادگاه هم همیشه برای بیان خواستها و مطالبات ملی استفاده میکند به عنوان نمونه ایشان تا به حال هیچ وقت و در هیچ یک از بازداشت هایش بازجویی پس نداده است. زیرا معتقدند که وزارت اطلاعات خود به عنوان شاکی فعالان ترک است و شاکی صلاحیت بازجویی از متشاکی عنه را ندارد. یکی دیگر از اقدامات او خودداری از سخن گفتن به زبان فارسی در جلسات دادگاه بوده است. به طوری که قاضی برای رسیدگی به پرونده او ناچار به استفاده از مترجم شده است. از جمله در سال ۱۳۸۳ لسانی در دادگاه حاضر به دفاع از خود نشده و خواهان حضور مترجم در دادگاه شده است.»
آقای لسانی بسیار پیگیر عقاید و از فرصت بازداشت و دادگاه هم همیشه برای بیان خواستها و مطالبات ملی استفاده میکند به عنوان نمونه ایشان تا به حال هیچ وقت و در هیچ یک از بازداشت هایش بازجویی پس نداده است. زیرا معتقدند که وزارت اطلاعات خود به عنوان شاکی فعالان ترک است و شاکی صلاحیت بازجویی از متشاکی عنه را ندارد. یکی دیگر از اقدامات او خودداری از سخن گفتن به زبان فارسی در جلسات دادگاه بوده است. به طوری که قاضی برای رسیدگی به پرونده او ناچار به استفاده از مترجم شده است. از جمله در سال ۱۳۸۳ لسانی در دادگاه حاضر به دفاع از خود نشده و خواهان حضور مترجم در دادگاه شده است.
از این فعال ترک در مورد برخوردهای امنیتی و قضایی با آقای لسانی در سالهای پیشین و همینطور وضعیت کنونی پرونده او پرسیدیم. این فرد آشنا با پرونده و سوابق آقای لسانی در این مورد چنین گفت:« آقای لسانی اولین بار در سال ۱۳۷۶ بخاطر فعالیت های فرهنگی خود به اداره اطلاعات اردبیل احضار و چند ساعت بازداشت شد. از آن زمان به بعد به مرور تبدیل به شناخته شده ترین چهره فعال سیاسی اردبیل شد و فعالیتهای حق طلبانهاش را توسعه داد.
او در سالهای ۱۳۸۰ ، ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ نقش اصلی و مهمی در سازماندهی و شرکت در مراسم سالانه قلعه بابک داشته است. یکبار نیز با همکاری فعالین فرهنگی، نمایش حماسی برگرفته ار کتاب دده قورقود را در قلعه بابک با شرکت هنرمندان اردبیلی را برپا کرد.
بازداشت بعدی او در سال ۱۳۸۳ رخ میدهد. در این سال یک هیأت اقتصادی ارامنه از قره باغ اشغالی به اردبیل سفر کردند. آقای لسانی و تعدادی دیگر از فعالین آذربایجان، با تجمع اعتراضی در مسجد سرچشمه اردبیل نارضایتی خود را از سفر این هیات ابراز کردند. اما در پی این اعتراض مسالمت آمیز، ماموران امنیتی با حضور در این مسجد آقای لسانی را به شدت ضرب و شتم کرده و با خود بردند.
در اعتراضات سراسری سال ۱۳۸۵ آذربایجان که در پی توهین و تحقیر نسبت به ترکها در روزنامه دولتی ایران رخ داد، آقای لسانی نقش پررنگی در شهر اردبیل ایفا کرد. او سخنرانی با شکوهی در برابر تعداد زیادی از معترضین ایراد کرد و به همین دلیل بازداشت شد.
آقای لسانی همچنین در اکثر مراسم ملی آذربایجان از جمله قلعه بابک، سالگرد شهادت ستارخان، مراسم سالانه کوه ساوالان، مراسمات شهدای اعتراضات خرداد ۸۵ در سولدوز و همینطور در اعتراض نسبت به خشکاندن دریاچه ارومیه حضور فعال داشته و جزء سخنرانان اصلی بودند.»
این فرد مطلع در مورد پرونده آقای لسانی در مورد بازداشت آخر و حکم صادره علیه او چنین گفت:
«آخرین بار ایشان در سال ۱۳۹۷ بازداشت شده و همچنان در زندان اردبیل زندانی است. در پرونده ایشان موارد نقض قانون زیاد است. به طوری که آقای عمادالدین باقی طی مصاحبه ای با روزنامه شرق، پرونده آقای لسانی را از عجایب دستگاه قضایی و امنیتی خواندند. کاملاً آشکار است که این بار نیز مانند گذشته برای آقای لسانی پرونده سازی شده است. پرونده در سال ۱۳۹۶ گشوده شده و شماره پرونده هم این موضوع را نشان میدهد. اتهامات و ادله اتهامی هم مربوط به فعالیتهای آقای لسانی در سال ۱۳۹۷ است.
آقای لسانی در سال ۱۳۹۷ در جریان تشییع جنازه مرحوم حسن دمیرچی بازداشت و با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی موقتا از زندان آزاد شد. بعداً دادگاه به شکل غیابی علیه آقای لسانی حکمی صادر کرد. در نتیجه او ۲۵ دی ۹۷ برای واخواهی این حکم به دادگاه مراجعه کرد و در همانجا بازداشت شد.
به نظر من البته انگیزه اصلی بازداشت او مربوط به قرار ملاقاتی است که قرار بود او با فعالان شهرمان تبریز داشته باشد. ۱۵۰ تا ۲۰۰ فعال سیاسی تبریز به این جلسه دعوت شده بودند و قرار بود آقای لسانی بعد از اتمام جلسه دادگاه با آنها دیدار و گفتگو کند. این جلسه به دلیل بازداشت آقای لسانی برگزار نشد و به همین دلیل ما تصور می کردیم که پس از برهم خوردن این جلسه او هم آزاد خواهند شد، اما چنین نشد.»
رسیدگی به پرونده آقای لسانی سیر عجیبی را طی کرده است. او در حالی که دادگاه بدوی او را به ۸ سال زندان محکوم کرده بود، داگاه تجدیدنظر حکم او را به ۱۵ سال افزایش داد و این حکم به تایید دیوان عالی کشور نیز رسید. این فعال ترک در مورد سیر پرونده و تشدید حکم در دادگاه تجدید چنین گفت:
« در جریان رسیدگی به پرونده آقای لسانی در شعبه ۱ دادگاه اردبیل به ریاست قاضی یوسف خدادادی، او از سه اتهام موجود در پرونده یعنی تشکیل گروه غیر قانونی گاماج، تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی از طریق تحریک مردم آذربایجان غربی به مسلح شدن تبرئه میشوند. اما در همان جلسه دادگاه قاضی خدادادی، اتهام جدیدی مبنی بر تشکیل گروه غیر قانونی دیگری ( غیر از گاماج ) به اتهامات او اضافه کرده و بر اساس آن آقای لسانی را از باب مجازات اصلی به ۸ سال حبس تعزیری و از باب مجازات تکمیلی به تحمل ۲ سال اقامت اجباری در شهرستان یزد محکوم میکند. گروه به اصطلاح غیر قانونی که وجود خارجی نداشته و تاکنون مستدلات و مستندات حقوقی و قضائی جهت این حکم عجیب ارائه نشده است.
آقای فقیهی، وکیل عباس لسانی نسبت به رأی غیر حقوقی و غیر قانونی اعتراض کرد و پرونده به شعبه ۱ دادگاه تجدید نظر استان اردبیل ارسال شد. در این زمان آقای عتباتی که دادستان وقت استان اردبیل بود، با ترفیع مقام به ریاست دادگستری استان منصوب شد. رئیس دادگستری استان به طور قانونی رئیس شعبه ۱ دادگاه تجدیدنظر را هم عهده دار میشود. بدین ترتیب رسیدگی به تقاضای تجدید نظر آقای لسانی به صادرکننده کیفرخواست علیه او واگذار شد. البته در جلسه رسیدگی آقای عتباتی حاضر نمیشود اما مستشاران او اشد مجازات را برای آقای لسانی در نظر میگیرند و به این ترتیب حکم او از ۸ سال به ۱۵ سال حبس تعزیری افزایش یافت.»
آقای فقیهی، وکیل عباس لسانی نسبت به رأی غیر حقوقی و غیر قانونی اعتراض کرد و پرونده به شعبه ۱ دادگاه تجدید نظر استان اردبیل ارسال شد. در این زمان آقای عتباتی که دادستان وقت استان اردبیل بود، با ترفیع مقام به ریاست دادگستری استان منصوب شد. رئیس دادگستری استان به طور قانونی رئیس شعبه ۱ دادگاه تجدیدنظر را هم عهده دار میشود. بدین ترتیب رسیدگی به تقاضای تجدید نظر آقای لسانی به صادرکننده کیفرخواست علیه او واگذار شد.
این فعال اتنیکی ترک معتقد است که افزایش حکم آقای لسانی کاملا غیرقانونی است: « با توجه به آیین دادرسی کیفری دادگاه تجدید نظر تنها در صورتی میتواند حکم را افزایش دهد که حکم صادره کمتر از حداقل مجازات باشد، اما حکم آقای لسانی در مورد یکی از اتهامات به شکل کاملاً غیر قانونی به ۱۰ سال افزایش پیدا کرد. و یکی دیگر از اتهامات قبلی هم که دادگاه بدوی حکم تبرئه صادر کرده بود نیز به حکم اضافه شد. آقای لسانی از سوی دادستان وقت، قاضی عتباتی، متهم به «تحریک مردم آذربایجان غربی به مسلح شدن» شده بود. استناد دادستان استفاده آقای لسانی ار کلمه «ساواش» به معنای مبارزه در یک سخنرانی بود. دادگاه بدوی دفاعیات آقای لسانی و وکیلش در این مورد را پذیرفته و اتهام را وارد ندانسته بود. اما دادگاه تجدیدنظر دوباره آن را تفسیر به مطلوب کرده و مترادف جنگ ترجمه کرد. در نتیجه پنج سال دیگر به مدت محکومیت آقای لسانی اضافه کرده و در مجموع او را به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم کرد.»
به گفته این فعال ترک « آقای لسانی خود نیز امید چندانی به اجرای عدالت در دادگاه تجدیدنظر نداشت زیرا بازجوها در مراحل بازجویی به او گفته بودند که حکم سنگینی برایش خواهند داد و آقای لسانی به نزدیکان گفته بود با توجه به تجربیات پیشین، حکم پرونده ام در اداره اطلاعات صادر می شود و دادگاه نقش چندانی در این زمینه ندارد. البته این موضوع منحصر به پرونده آقای لسانی نیست بلکه اکثر پرونده های سیاسی با صلاحدید نیروهای امنیتی تشکیل شده و قضات هم احکام مدنظر آنها را صادر میکنند. فشار بر آقای لسانی حتی به صدور حکم هم ختم نشد. وکیل او سید محمدرضا فقیهی نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفته و هنگام پیگیری پرونده لسانی بازداشت و چهار روز در زندان مرکزی اردبیل زندانی شد. او نهایتاً با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.»