۱۸ اسفند ۱۴۰۲ –
پس از کشته شدن مهسا ژینا امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی تهران و سربرآوردن خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»، برگ دیگری از مبارزات زنان ایرانی آغاز شد. در این میان، زنان محبوس در زندان اوین هم در کنار سایر جنبشهای اجتماعی و سیاسی و همصدا با اعتراضات مردمی، با شکستن سکوت خود در برابر بیعدالتیها، در پیشبردِ مبارزات زنان نقشی تعیین کننده ایفا کردهاند.
زندانیان سیاسیِ زن محبوس در زندان اوین، بهویژه در دوارنِ پس از خیزش سراسری «زن، زندگی، آزادی» با وجودِ تحمل مراراتهای زندان، همواره فریاد اعتراض خود را در برابر صدور و اجرای گسترده احکام غیرانسانی و ظالمانه اعدام در زندانهای سراسر کشور بلند کردهاند تا صدای بلند دادخواهی ایرانیان را در عرصه بینالمللی به گوش جهانیان برسانند.
فریاد «نه به اعدام» از دل سیاهچاله
بر اساس رویدادنگاریِ «اطلس زندانهای ایران» زنان محبوس در زندان اوین، طی یک سال اخیر بارها در اعتراض به اجرای احکام اعدام واکنش نشان دادهاند.
این زندانیان سیاسی در روزهای پایانی اردیبهشتِ سالِ جاری، در تجمعی اعتراضی در حیاط بند زنانِ اوین، در واکنش به اجرای حکم اعدام یوسف مهرداد و صدرالله فاضلی زارع، دو جوان متهم به «سبالنبی» که در زندان اراک به دار آویخته شدند و همچنین در اعتراض به اعدام مجید کاظمی، صالح میرهاشمی و سعید یعقوبی، سه تن از بازداشتشدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی» در اصفهان، اعلام کردند که این اعدامها، نه تنها اراده مردم را برای پایان دادن به عمر حکومت جمهوری اسلامی استحکام خواهد بخشید بلکه تاوان و پیامد این اعدامها «تکثیر و تشدید قدرت مردمی برای سرنگونی حکومت خواهد بود».
در پنجم بهمن ماه سالِ جاری و دو روز پس از اجرای حکم اعدام محمد قبادلو، شهروند ۲۲ ساله و یکی از بازداشتشدگان خیزش سراسری «زن، زندگی، آزادی» و فرهاد سلیمی، زندان عقیدتی که پس از تحمل ۱۴ سال حبس، همزمان با محمد قبادلو در زندان قزلحصار به دار آویخته شد، زنان زندانی در اوین، در یک همبستگی بیسابقه، نخستین اعتصاب غذای دستهجمعی خود را آغاز کردند.
این اعتصاب غذای اعتراضی در کمتر از یک روز فراگیر شد و صدها نفر از فعالان مدنی، مدافعان حقوق بشر و فعالان سیاسی در داخل و خارج از ایران به آن پیوستند. بهبیان دیگر، فراگیر شدن و کنشگری جمعیِ زنان محبوس در اوین، به یکی از مهمترین نقشآفرینیهای آنان در مقابل اعدام بهعنوان یکی از احکام ظالمانه سالب حیات در سیستم قضایی جمهوری اسلامی تبدیل شد و فصل تازهای از مبارزه علیه اعدام را در تاریخ مردم ایران گشود.
دومین اعتصاب غذای دسته جمعی زندانیان سیاسیِ زن در اوین، اواسط بهمن امسال و پس از اعدام چهار زندانی سیاسیِ کُرد به نامهای وفا آذربار، محمد فرامرزی، پژمان فاتحی و محسن مظلوم شکل گرفت.
زنان زندانی در اوین، در اعتراض به اجرای این اعدامها و همچنین با درخواست توقف احکام اعدام دهها زندانی دیگر، ضمن اعلام اعتصاب غذای اعتراضی خود، با زندانیان سیاسیای که در زندان قزلحصار کرج در اعتراض به صدور و اجرای احکام اعدام برای زندانیان سیاسی دست به اعتصاب غذا زده بودند، اعلام همبستگی کردند.
در یکی از برجستهترین واکنشها به اعتصاب غذای جمعیِ زندانیانِ سیاسیِ زن در اوین، ۳۷ زندانی سیاسی سابق بند زنان اوین هم اعلام کردند که از «زنان شجاع محبوس در زندان» حمایت کرده و به «قساوت و بیرحمی قوانین ناقض حقوق بشر حاکم بر ایران» اعتراض خواهند کرد. این ۳۷ زن در بیانیهای خطاب به زنان محبوس در زندان اوین نوشتند:
«ما در کنار شما ایستادهایم و میدانیم اعلام همبستگی زندانیان، نیازمند پشتیبانی ما مردم است. ما انعکاس صدای شما میشویم تا پیام دادخواهی، حقطلبی و مخالفت با اعدام در سراسر جهان شنیده شود.»
نرگس محمدی، گزارشگر استوار بند زنان
نرگس محمدی، مدافع برجسته حقوق بشر در ایران و برنده جایزه نوبل صلح که در اوین، زندانی است، بهویژه در طی یک سال اخیر، موفق شده تا از درون زندان، گزارشهای متعددی از شرایط زنان محبوس در اوین را به دست رسانهها و فعالان حقوق بشر در بیرون از زندان برساند.
او در مرداد سالِ جاری طی نامهای، نسبت به افزایش آزار و اذیت فیزیکی و ضربوجرح زنان زندانی هشدار داد و مشاهدات خود از افزایش خشونت علیه زنان در فرایند بازداشت تا انتقال به زندانها را شرح داد. نرگس محمدی در نامه یاد شده، با اشاره به نزدیک شدن سالگرد قتل مهسا ژینا امینی بهدست مأموران گشت ارشاد، شهادت داده بود که زنان و دخترانی با «سر و صورت و بدنهای کبود و آسیبدیده» وارد بند زنان زندان اوین شدهاند. او با انتشار این نامه از جهانیان خواست تا مانع تشدید و تداوم خشونت عریان حکومت جمهوری اسلامی علیه زنان ایران شوند.
اختلال در روزمرگیهای زندان
بر پایه گزارشهای منتشر شده، پس از واگذاری برقراری تماسهای تلفنیِ زندان به «شرکت آسیاتک» از شرکتهای وابسته به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در ایران، زنان محبوس در اوین، علاوه بر اختلال در تماسهای روزانه، در روزهای پنجشنبه و جمعه هم بهطور کامل از حق استفاده از تلفنهای زندان محروم شدهاند.
این در حالی است که در بند زنان زندان اوین تنها سه کابین تلفن برای تماس در دسترس است و اختلال در تماسها و قطع دسترسی زنان زندانی دستکم دو روز در هفته به تلفن، ناقض حق برخورداری زندانیان از ارتباط با دنیای خارج از زندان است.
همچنین، محمدحسین آجورلو، همسر نیلوفر حامدی، روزنامهنگاری که تا ۲۴ دی ۱۴۰۲ در زندان اوین محبوس بود، در حساب کاربری خود در شبکه ایکس اعلام کرد: «از میان همه بندهای زندان اوین، فقط بند زنان در روزهای پنجشنبه و جمعه از حق برخورداری از تماس تلفنی محروم شدهاند». آجورلو با تاکید بر محرومیت زندانیان از این امکان بهعنوان تنها راه برقراری تماس با بیرون از زندان، نسبت به افزایش چند برابری هزینه این تلفنهای جدید و کاهش کیفیت تماسها هم انتقاد کرده بود.
شماری از زنان زندانی در اوین در اعتراض به اختلال در تماسهای تلفنی روزانه و محرومیت از حق برخورداری از تماس تلفنی، در یکم شهریور ۱۴۰۲ در بیانیهای با اعتراض به سازمان زندانها، خواستار تحریم شرکت آسیاتک شدند. آنها در بیانیه خود با انتقاد از این شرایط، نقض حق برخورداری زنان زندانی از تماس تلفنی را «حاصل همدستی امنیتی در جهت کاهش امکان ارتباط زندانیان» عنوان کردند و از جامعه جهانی خواستند تا «با اعتراض به سازمان زندانها به هر نحوی و همچنین تحریم شریک تجاریاش شرکت آسیاتک» به بلند کردن صدای اعتراض این زنان زندانی یاری رسانند.
روسریسوزان در حیاط زندان
همزمان با سالگرد قتل مهسا ژینا امینی بهدست مأموران امنیتی جمهوری اسلامی، هفت زندانی سیاسی در بند زنان زندان اوین، این شب را «شب ظلم بیامان حکومت دینی» خواندند، علیه جمهوری اسلامی شعار سردادند و از رفتن به داخل بند امتناع کردند.
آزاده عابدینی، سپیده قلیان، شکیلا منفرد، گلرخ ایرایی، نرگس محمدی، محبوبه رضایی و ویدا ربانی از جمله زنانی بودند که شالها و روسریهای خود را در حیاط اوین به آتش کشیدند و اعلام کردند این حرکت، نمادی از روزی است که حکومت ظالم جمهوری اسلامی به بهانه حجاب اجباری، ایرانیان را به سوگ مرگ مظلومانه ژینا و دهها مرد و زن دیگر نشانده است.
بازدید مقامات قضایی، شعار مرگ بر جمهوری اسلامی و ممنوعیت از حق ملاقات و تماس
بر اساس گزارشهایی که در حسابهای نزدیک به نرگس محمدی و گلرخ ایرایی در شبکههای اجتماعی منتشر شده، روز چهارشنبه ششم دی ۱۴۰۲، چند مقام قضایی، از جمله ایمان افشاری و محمدرضا عموزاد، روسای شعبههای۲۶ و ۲۸ دادگاه انقلاب، علی قناعتکار، سرپرست دادسرای امنیت و علی القاصی مهر، رئیس دادگستری تهران، از زندان اوین بازدید کردند و گروهی از زندانیان سیاسی زن پس از اطلاع از این حضور این مقامات در زندان، نسبت جنایتهای آنها اعتراض کردند.
نرگس محمدی در گزارشی که در صفحه اینستاگرامِ نزدیک به او منتشر شد، درباره این اعتراض نوشت: «روز چهارشنبه، شش دی ماه، زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضایی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد».
بنا بر گزارش نرگس محمدی از درون زندان، میتوان صحنههای اعتراض زنان زندانی به مقامات قضائی جمهوری اسلامی در زندان اوین را، «بهعنوان تصویری واضح و قدرتمند از برپا شدن یک دادگاه مردمی علیه عوامل قضایی دخیل در جنایتها که احکام ضد بشری صادر و اجرا کردهاند»، قلمداد کرد و با تاکید بر شجاعت و شهامت آنان در مقابل قضات صادرکننده احکامشان نوشت: « [این زنان زندانی] تنها خواستهشان، توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود. آنها فریاد زدند و از مقامات خواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند».
او همچنین، در روایتش از رویداد از اتحاد میان خود و شمار دیگری از زنان زندانی سیاسی نوشته است: «دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم و نام محسن شکاری را فریاد زدیم».
نرگس محمدی با بیان اینکه در این لحظه «تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسر نگهبانی که سرش پایین و پایینتر میافتاد، در خاطرمان تصویری به یاد ماندنی شد»، افزوده است: «ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت».
پاسخ مقامات قضائی جمهوری اسلامی به اعتراض بر حق زنان زندانی در اوین اما چیزی جز ممنوع التماس و محروم کردن این زنان از حق ملاقات هفتگی به مدت پنج هفته نبود.
پایگاه خبری امتداد، در گزارش خود درباره بازدید مقامات قضائی از زندان اوین اعلام کرد، پس از این رخداد، ۱۴ تن از زندانیان سیاسی زن، ممنوعالتماس و همچنین دستکم پنج تن از زنان زندانی از حق ملاقات هفتگی محروم شدهاند.
بر اساس این گزارش، سروناز احمدی، آنیشا اسداللهی، گلرخ ایرایی و نرگس محمدی از جمله زندانیان زنی بودند که از حق تماس با خانواده خود محروم شدهاند. پیشتر نیز ایران جلیلی، مادر نسیم سلطانبیگی در حساب کاربری خود در شبکه ایکس اعلام کرده بود که دخترش از جمله زندانیان زنی است که از حق تماس تلفنی منع شده است.